کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یخبلور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ice crystal
یخبلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هریک از شکلهای بلورین یخ بارشی
-
واژههای مشابه
-
crystal 1
بلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، شیمی، علوم جَوّ، مهندسی بسپار] عنصر یا ترکیب شیمیایی جامد همگن با آرایش اتمی منظم که ممکن است شکل آن نیز از سطوح هندسی منظم تشکیل شده باشد
-
secondary ice crystal
یخبلور دگرساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یخبلوری که با فرایندهایی غیر از هستهزایی همگن یا ناهمگن تشکیل شده باشد
-
ice-crystal cloud
اَبر یخبلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اَبری که بهطور کامل یا تقریباً کامل از یخبلور تشکیل شده است
-
ice
یخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شکل جامد و بلوری آب در جَوّ بهصورت بلورهای برف و تگرگ و گویچهیخ
-
crystal axis
محور بلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، فیزیک] هریک از سه لبۀ یک خانک واحد در شبکۀ بلوری
-
crystal defect
نقص بلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، شیمی، فیزیک] نقص در ساختار آرمانی بلور متـ . نقص شبکه lattice defect
-
crystal habit
نمود بلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] شکل کلی بلور
-
crystal face
وجه بلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، فیزیک] هریک از سطوح صاف و بیرونی بلور
-
megacryst
کلانبلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلور یا دانۀ موجود در سنگ آذرین یا دگرگونی که بهوضوح درشتتر از خمیرۀ پیرامون خود است
-
crystal overgrowth
بررشدی بلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تشکیل یک مادۀ بلورین بر روی خودش یا مادۀ دیگر
-
polycrystal
بسبلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مادهای بلورین که از تعداد زیادی بلورک با جهتگیریهای کاتورهای تشکیل شده است متـ . مادۀ بسبلورین polycrystalline material
-
hoar crystal
بَشمبلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هریک از یخبلورهای موجود در بَشم
-
cumulate crystal
بلور انباشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلور نمک حاصل از تبلور شورابهها که در مرز بین هوا و آب تشکیل میشود