کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گیر و بست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
resilient mounting
لرزهگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی پایۀ نصب در دستگاهها که دربردارندۀ مواد لاستیکی کشسان یا فنر است تا از انتقال حرکت یا لرزش دستگاه به محل نصب دستگاه جلوگیری کند
-
hygroscopic
نمگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] 1. دارای توانایی بارز در تسریع میعان بخار آب 2. مادهای که خواص فیزیکی آن براثر بخار آب تغییر چشمگیر مییابد
-
epidemic
همهگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ویژگی آن دسته از بیماریها که بهطور ناگهانی در میان مردمان یک ناحیۀ خاص شایع شود
-
archer, bowman
کمانگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] شخصی که به ورزش کمانگیری میپردازد
-
farebox
کرایهگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] افزارهای که سکه، اسکناس، بلیت، بهامهر یا جز آن را بابت کرایه از مسافر میپذیرد
-
transceiver
فرستگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← فرستنده ـ گیرنده
-
تراورسگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ریلبندگیر
-
sporadic
تکگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] آن دسته از بیماریها که بهطور پراکنده یا در مکانهای جداازهم رخ دهد
-
turbulence screen
تلاطمگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] توری نصبشده در مقطعی از تونل باد برای کاستن از تلاطم جریان هوا
-
horseback archer
سوارکمانگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] شخصی که به سوارکمانگیری میپردازد
-
flow resistance
شارشگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر عاملی که در برابر عبور شاره از مجرا ایجاد مقاومت کند متـ . مقاومت شارشی
-
answering machine
پیامگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] دستگاه ضبط خودکارِ پیامهای تلفنی
-
bursar, boursier (fr.)
راتبهگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] شخصی که تأمین هزینۀ تحصیلی او بر عهدۀ دولت یا مؤسسهای معین باشد
-
rentier
افزونهگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] کسی که درآمد وی نتیجۀ فعالیت عوامل تولید در جریان اقتصادی نباشد متـ . افزونهخوار
-
ice anchor
لنگر یخگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] لنگری که برای بستن شناور در آبهای یخبسته به کار میرود