کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گُشنابریزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
spermatism
گُشنابریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] فرایند تشکیل یا تخلیۀ گُشناب
-
واژههای مشابه
-
sperm 2
گُشناب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مایع سفید غلیظ شامل زامه و ترشحات غدد دستگاه جنسی نر
-
seminal vesicle
گُشنابدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] اندامی در مهرهداران و برخی از بیمهرهگان که محل ذخیرۀ گُشناب است
-
spermiduct
گُشنابراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مجرای خروج گُشناب
-
fruit abscission
میوهریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ریزش میوه براثر تشکیل لایۀ ریزشی
-
flower bud abscission
غنچهریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ریزش غنچه براثر تشکیل لایۀ ریزشی
-
moulage (fr.)
قالبریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] فرایند ساخت اثر هنری بهوسیلۀ قالب
-
flower abscission
گلریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ریزش گل براثر تشکیل لایۀ ریزشی
-
bud abscission
جوانریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ریزش جوانههای گل براثر عوامل نامساعد محیطی و کاراندامشناختی و آفات و بیماریها
-
microbiocoenosis/ microbiocenosis
ریزیسازند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مجموعۀ ریزاندامگانهایی که در یک بومسازگان زندگی میکنند متـ . ریززیسازند
-
extrusion, effusion 1
برونریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرایند بیرون ریختن گدازه
-
black-top 2
سوزنریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مرحلۀ پایانی مرگ سوزنیبرگان که در آن همۀ سوزنها میریزد
-
ingot casting
شمشریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] تولید انواع شمش ریخته در قالبهایی که ابعاد معین داشته باشند
-
concreting train
قطار بتنریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای] دستگاهی برای بتنریزی در عملیات روسازی صلب، متشکل از چند ماشین که به دنبال یکدیگر مراحل چندگانۀ روسازی را ضمن حرکت انجام میدهد