کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گَوِن زار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
baccate
ستهگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی میوهای گوشتی شبیه سته متـ . ستهشکل bacciform
-
lenticularis
عدسگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابری به شکل عدس یا بادام، غالباًً بسیار طویل و معمولاً با حدود کاملاً مشخص که گاهی لبههای آن قوسوقزحی است؛ این نوع ابر منشأ کوهستانی دارد، اما ممکن است در نواحی نیمهکوهستانی نیز دیده شود؛ این اصطلاح عمدتاًً همراه با ابرهای پرساکومهای ...
-
grease ice, ice fat, lard ice
یخ چربیگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] پوستۀ نازکی از خاکهبلورها که بر روی سطح دریا به هم بسته میشوند و ظاهری تیره و چربیگون ایجاد میکنند
-
lenticular galaxy
کهکشان عدسگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] کهکشانی عدسشکل، بهصورت قرصی از ستارهها و مواد میانستارهای و دارای برآمدگی بارز که بازوهای مارپیچی در آن دیده نمیشود
-
disk galaxy
کهکشان قرصگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] نوعی کهکشان که ساختار اصلی آن قرص نازکی از ستارههاست
-
bowtie effect/ bow-tie effect/ bow tie effect
اثر پروانهگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نمایان شدن ناودیسی با کانون مدفون (buried focus) در مـقطـع لرزهای نـاکـوچیـده (unmigrated)
-
schizotypal personality disorder
اختلال شخصیت گسیختهگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی اختلال شخصیت که در آن فکر و ادراک و تکلم و رفتار فرد عجیب میشود، اما نه در حدی که بتوان در او روانگسیختگی تشخیص داد
-
fire effects
جلوههای آتشگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] جلوههای ویژۀ نشاندهندۀ شعلههای آتش که به شیوههای مختلف، همزمان با فیلمبرداری یا بعد از آن، ایجاد شود
-
snow effects
جلوههای برفگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] جلوههای ویژۀ نشاندهندۀ برف که به شیوههای مختلف، همزمان با فیلمبرداری یا بعد از آن، ایجاد شود
-
fog effects
جلوههای مِهگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] جلوههای ویژۀ نشاندهندۀ مِه که به شیوههای مختلف، همزمان با فیلمبرداری یا بعد از آن، ایجاد شود
-
cementifying fibroma
تارتود ساروجگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تارتودی حاوی تودههایی از بافت شبیه به ساروج که در فک پایین افراد مسن دیده میشود
-
slablike motion
حرکت تختالگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] میدان سرعت افقی که برای آن میتوان تقریب تختالی را به کار بست
-
cloud street
راهگوناَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اَبرهایی با آرایش خطی تقریباً موازی با سمت باد
-
vortex cloud street
راهگوناَبر تاوهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] راهگوناَبری که با تاوۀ غلتکی همراه است