کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوشه محسن بن علی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گوشهبَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← گوشهبَست بارگُنج
-
dike 2
گوشهبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بندهایی از پوشال یا خاک رُس که برای جلوگیری از حرکت سریع آب در جویچهها به کار رود متـ . پَته
-
gonioscope
گوشهبین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ابزاری نوری برای آزمودن زاویۀ اتاقک پیشین و نشان دادن توانایی حرکت خودبهخودی و چرخش چشم
-
gonioscopy
گوشهبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] شیوهای برای مشاهدۀ زاویۀ اتاقک پیشین چشم بهکمک ابزاری خاص
-
gauge corner
گوشۀ ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] گوشۀ نیمرخ عرضی کلاهک ریل در سمت داخل که عرض خط را از آنجا اندازهگیری میکنند
-
witness corner
گوشۀ شاهد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای علامتگذاریشده بر روی زمین سفت با فاصله و راستای اندازهگیریشده از گوشهای که خودِ آن را نمیتوان بهطور دائم علامتگذاری کرد
-
goniotomy, Barkans operation
گوشهشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] عمل جراحی برای کم کردن فشار داخل چشم ازطریق ایجاد شکاف در مجاری اِشْلِم (Schlemms Canals)
-
corner blowhole
مُک گوشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] حفرههایی در زوایای داخلی قطعۀ ریختگی که به داخل قطعه امتداد یافتهاند؛ لبههای آنها عموماً گرد است و از این نظر با تنجش گوشهای (corner shrinkage) تفاوت دارند
-
canthus
چشمگوشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] هریک از دو گوشۀ بیرونی و درونی چشم
-
ditrigonal pyramid
هرم دوسهگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای شش وجه در یک هرم که در آن هر برشِ عمود بر محور تقارن 3، دوسهگوش است متـ . هرم دوسهگوش
-
dihexagonal pyramid
هرم دوششگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای یک هرم دوازدهوجهی که در آن هر برشِ عرضی عمود بر محور تقارن ششتایه (sixfold)، دوششگوش است متـ . هرم دوششگوش
-
trigonal pyramid
هرم سهگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای سه وجه متساویالساقین در هرمی با برشِ عرضی مثلثی متـ . هرم سهگوش
-
hexagonal pyramid
هرم ششگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای شش وجه در یک هرم که در آن هر برشِ عرضی عمود بر محور ششتایه (sixfold)، ششگوش است متـ . هرم ششگوش
-
container corner fitting, container corner casting, corner fitting, corner casting
گوشهبَست بارگُنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از بَستهای هشتگوشۀ بارگُنج که از آن برای بلند کردن و جابهجایی و رویهمچینی و مهار بارگُنج استفاده میکنند متـ . گوشهبَست
-
ditrigonal prism
منشور دوسهگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای شش وجه موازی با محور تقارن که در آن هر برش عمود بر محور، دوسهگوش است متـ . منشور دوسهگوش