کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوشت یا خوراک لذیذ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
meat emulsion
نامیزۀ گوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردۀ گوشتی شامل نامیزههای سوسیس و دیگر نامیزههای مصرفی در صنعت گوشت که از دو فاز پیوسته، یعنی پروتئین و آب، و پراکنده، یعنی ذرات چربی، تشکیل شده است
-
sarcomere
گوشتپار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] واحد انقباضی ماهیچهتارچه
-
sarcoblast
گوشتتَنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← ماهیچهتَنده
-
sarcoma
گوشتچنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینهای که معمولاً از بافت همبند منشأ میگیرد
-
dried meat
گوشت خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشتی که برای نگهداری آن را خشک کردهاند
-
carnivore, carnivorous, carnivorous animal, sarcophagous, creophagous
گوشتخوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] جانوری که از جانوران دیگر تغذیه میکند
-
گوشتخواران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] ← گوشتخوارسانان
-
carnivory
گوشتخواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] تغذیه از جانوران
-
excarnation, decarnation, flesh picking, skeletalization, mechanical defleshing, defleshing
گوشتزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] زدودن پوست و گوشت و دیگر بافتها از استخوان مرده
-
sarcolemma, myolemma
گوشتغشا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] غشای یاختهای بسیار ظریفی که هریک از تارهای ماهیچۀ مخطط را میپوشاند
-
beef
گوشت گاو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشت گاو اعم از گاو نر و گوساله و گاو ماده و گاو نر اخته و ورزا
-
veal 2
گوشت گوساله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشت گوسالهای که قبل از بیستهفتگی کشتار شده باشد
-
forcemeat stuffings
گوشتمایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مخلوط چرخشده و پرادویۀ گوشت و پیاز و سبزیجات و زبرۀ مغز نان
-
chicken 1, chicken meat 1
گوشت مرغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشت مرغ اعم از خروس بالغ و خروس اخته و مرغ بالغ و جوجهخروس و جوجۀ گوشتی و جوجۀ نابالغ
-
meat conditioning
آمایش گوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی که در آن گلیکوژن موجود در ماهیچههای حیوانات ذبحشده به لاکتیکاسید تبدیل میشود و بافت گوشت بهبود مییابد