کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوشت دار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
beef
گوشت گاو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشت گاو اعم از گاو نر و گوساله و گاو ماده و گاو نر اخته و ورزا
-
veal 2
گوشت گوساله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشت گوسالهای که قبل از بیستهفتگی کشتار شده باشد
-
forcemeat stuffings
گوشتمایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مخلوط چرخشده و پرادویۀ گوشت و پیاز و سبزیجات و زبرۀ مغز نان
-
chicken 1, chicken meat 1
گوشت مرغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشت مرغ اعم از خروس بالغ و خروس اخته و مرغ بالغ و جوجهخروس و جوجۀ گوشتی و جوجۀ نابالغ
-
meat conditioning
آمایش گوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی که در آن گلیکوژن موجود در ماهیچههای حیوانات ذبحشده به لاکتیکاسید تبدیل میشود و بافت گوشت بهبود مییابد
-
meat substitute, meat alternative
جانشین گوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] غذایی شبیهسازیشده که از آن به جای گوشت در فراوردههای گوشتی یا رژیمهای افراد گیاهخوار استفاده میشود
-
mechanically recovered meat
پسگوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشتی که با دستگاه از استخوان بازیابی شده باشد
-
sarcoplasm
درونگوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] مادۀ پرکنندۀ فضای بین تارچههای ماهیچههای مخطط
-
meat analogue
شبهگوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] غذایی شبیهسازیشده که ازلحاظ خصوصیات ساختاری و مکانیکی قابل قیاس با گوشت طبیعی است
-
بازرسی گوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← بازرسی دامپزشکی
-
meat paste
خمیر گوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردهای خمیرمانند تهیهشده از حدود 70 درصد گوشت ساطوریشده که بافتی با نرمی متوسط دارد
-
meat extract
عصارۀ گوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مادهای که از جوشاندن گوشت در آب به دست میآید و بهعنوان طعمدهندۀ غذا به کار میرود
-
meat extender
گستردهساز گوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جزئی غیرگوشتی که برای بهبود طعم و بافت و ظاهر و خواص تغذیهای نامیزههای گوشت به آن افزوده میشود
-
meat-processing plant
کارخانۀ فراوری گوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] کارخانهای که در آن گوشت خام و پخته فراوری و بستهبندی میشود
-
brined meat
گوشت آبنمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشت نگهداریشده در آبنمک