کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوساله فلک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
calve down, calve
گوسالهزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] زایمان گاو
-
veal 1, vealer, veal calf
گوسالۀ شیرپرورد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] گوسالهای که منحصراً با شیر و مواد مشابه آن تغذیه و معمولاً در دوازه هفتگی به بازار عرضه میشود
-
veal 2
گوشت گوساله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشت گوسالهای که قبل از بیستهفتگی کشتار شده باشد
-
calf rennet
پنیرمایۀ گوساله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مواد استخراجشده از شیردان گوساله که در پنیرسازی از آنها برای تولید دلمۀ شیر استفاده میکنند
-
calving interval
فاصلۀ گوسالهزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] فاصلۀ زمانی میان دو زایمان گاو