کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلوله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
dummy 4
مهمات مشقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمب یا گلوله یا مهمات غیرانفجاری
-
gun salute, 21-gun salute, 21 guns, twenty-one guns
توپ سلام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] گلوله یا گلولههای توپ، عموماً از نوع مشقی، که در مراسم رسمی برای ادای احترام شلیک میشود
-
riot control agent baton
باتوم ضدشورش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] باتومی پلاستیکی به طولِ 30 تا 66 سانتیمتر که میتوان با آن گلولۀ گاز اشکآور و گلولۀ لاستیکی پرتاب کرد
-
dry snow
برف خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] برفی که بهراحتی گلوله نمیشود و دمای آن زیر صفر است
-
helmet2, helm2
کلاهخود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی کلاه که نظامیان از آن برای محافظت از سر در برابر اصابت گلوله یا ترکش استفاده میکنند
-
flashlight-riot control agent baton
باتوم چراغدار ضدشورش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی چراغقوۀ ضدضربه از جنس پلیاتیلن که، علاوه بر منبع نور، از آن میتوان برای پرتاب گلولۀ گاز اشکآور و گلولۀ لاستیکی استفاده کرد
-
self-destroying fuse, self-detonating fuse
ماسورۀ خودانهدامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ماسورهای برای انفجار و انهدام مرمی یا گلوله یا موشک پیش از اصابت به هدف
-
boresafe fuse/ boresafe fuze
ماسورۀ ضامندار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ماسورهای که ضامن آن مانع انفجار گلوله پیش از خروج از دهانۀ لوله میشود
-
meat ball
گوشت قلقلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردۀ گوشتی تهیهشده از گوشت چرخکرده که آن را به شکل گلوله درمیآورند و سپس میپزند
-
ball mill
گویآس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] آسیابی که در آن از گلولههای فولادی یا سرامیکی برای خُرد و نرم کردن مواد غیرفلزی استفاده میکنند
-
handing-up machine, dough moulder
دستگاه چانهکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] دستگاهی که قطعههای خمیر را گلولهایشکل میکند متـ . چانهکن
-
line of fall
خط فرود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] خطی فرضی و مماس بر منحنی مسیر گلولۀ توپ در نقطۀ برخورد با هدف
-
artillery fire plan table
طرح آتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] جدول آماجهای طرحریزیشدۀ حاوی دادههای لازم برای شلیک زمانبندیشدۀ گلولهها
-
shelter
پناهگاه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] محل سرپوشیده و امن برای استقرار انواع هواگَرد و ادوات و تجهیزات و نفرات که در برابر گلوله و بمب مقاوم باشد
-
pellet bells
زنگهای ساچمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از زنگها که در آنها از برخورد گلولۀ آزاد درون ساز با بدنۀ زنگ صدا تولید میشود