کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گشتاور آمیخته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گشتاور آمیخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] ← گشتاور حاصلضربی
-
واژههای مشابه
-
electric moment
گشتاور الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمیتی بُرداری برای توصیف دو بار الکتریکی هماندازه و با علامتهای مخالف که مقدارش برابر است با حاصلضرب مقدار یکی از بارها در فاصلۀ بین آنها
-
bond moment
گشتاور پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] میزان قطبیت یک پیوند شیمیایی که مقدار آن براساس عکسالعمل پیوند، وقتی که در یک میدان الکتریکی قرار میگیرد، محاسبه میشود
-
quadrupole moment
گشتاور چارقطبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمیتی که معرف توزیع چارقطبی بارهای الکتریکی یا قطبهای مغناطیسی است
-
self-aligning moment, self-aligning torque, aligning torque
گشتاور خودتنظیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] عاملی که موجب میشود تایر یا چرخ فرمانگرفته به حالت طبیعی خود، موازی با محور طولی خودرو بازگردد
-
dipole moment
گشتاور دوقطبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] حاصلِضرب مقدار بار در فاصلۀ بین دو بار
-
heeling moment, upsetting moment
گشتاور کژینگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گشتاوری که براثر کژینگی شناور به وجود میآید
-
moment of inertia
گشتاور لَختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مقاومت جسم چرخان در برابر تغییر حرکت چرخشی
-
centrifugal moment
گشتاور مرکزگریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] حاصلضرب شبهنیروی مرکزگریز وارد بر جسم و فاصلۀ جسم تا مرکز چرخش
-
central moment
گشتاور مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] امید ریاضی یا مقدار میانگین توانی از تفاضل یک متغیر تصادفی از میانگین آن
-
magnetic moment
گشتاور مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] ویژگی حوزۀ مغناطیسی یا جسم مغناطیسی که برابر است با حاصل قسمت بیشینۀ گشتاور بر القای مغناطیسی
-
torque
گشتاور نیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] گشتاور چرخشی اعمالشده بر جسم براثر نیروی مماسی مؤثر از فاصلهای از محور چرخش آن
-
electric quadrupole moment
گشتاور چارقطبی الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمیتی برای توصیف توزیع بار الکتریکی که متناسب است با حاصلضرب چگالی بار در مجذور فاصله
-
wing bending moment
گشتاور خمشی بال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] گشتاوری خمشی که در هنگام پرواز بر بالها وارد میشود