کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گسترده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
widespread dust
گردوخاک گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ذرات ریز گردوخاک معلق در هوا که از زمین برخاسته و در منقطهای پهناور پخش شده باشد
-
extended-release, prolonged release
گستردهرهش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] خصوصیت برخی ترکیبات دارویی که در مدتزمان طولانی در بدن آزاد میشوند تا فعالیت درمانی آنها طولانیتر شود و اثرات نامطلوب احتمالی آنها کاهش یابد
-
euryhaline
گستردهشورتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، جانورشناسی] ویژگی موجودی که نوسانهای وسیع شوری را تحمل میکند
-
lateral excavation, extensive excavation
کاوش گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] کاوش یا گشودن بخشهای بزرگی در حفاری شامل سازهها و معماریهای لایههای زیرین و به نمایش گذاشتن آنها
-
massive separation
جدایی گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی جدایی که در صورت رشد ترک در دیواره یا آستری رخ میدهد و در طی آن، لایههای مَنجید از داخل بهشدت تخریب و از هم جدا میشود و سرانجام تایر میترکد
-
extended source
چشمۀ گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] چشمهای از تابش آسمانی که قطر ظاهری غیرصفر دارد
-
حال گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] ← زمان حال گسترده
-
wide area network, WAN
شبکۀ گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] شبکهای با گستردگی زیاد و فاقد محدودیت فاصله بین گرهها
-
extended family
خانوادۀ گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] خانوادۀ هستهای گسترش یافتهای که معمولاً حول تباری یکسویه شکل میگیرد و در آن خویشاوندان نزدیک و گاه دور نیز در کنار یکدیگر زندگی میکنند
-
spread-spectrum
طیفگسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ویژگی نوعی فنّاوری انتقال رادیویی که اطلاعات کاربر را در پهنای باندی بسیار فراختر از پهنای باند لازم میگنجاند
-
extended deterrence
بازدارندگی گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] تعهد یک اَبَرقدرت به دفاع از همپیمانانش در برابر حملۀ احتمالی دشمن
-
cocoa butter extender, CBEx
گستردهساز کرۀ کاکائو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی معادل کرۀ کاکائو که نمیتوان به هر میزان آن را با کرۀ کاکائو مخلوط کرد
-
meat extender
گستردهساز گوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جزئی غیرگوشتی که برای بهبود طعم و بافت و ظاهر و خواص تغذیهای نامیزههای گوشت به آن افزوده میشود
-
extensive-form representation
نمایش گستردهشکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] نمایشی که در آن بتوان شماری از جنبههای مهم بازی را بهروشنی و بهتفصیل مشاهده کرد
-
extended aeration process
فرایند هوادهی گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی فرایند لجن فعال که در آن زمان ماند طولانیتر است و درنتیجه ریزاندامگانها وارد مرحلۀ خودخواری میشوند