کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گری گر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
lobbying, lobbyism
لابیگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] بهرهگیری نظاممند از لابی کردن و گروههای لابی برای نیل به اهداف سیاسی
-
buffoonery
لودهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] انجام حرکات و رفتار مضحک
-
farce
مسخرهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] نوعی نمایش خندهدار مبتنی بر رویدادهای جزئی بیمعنا و موقعیتهای مضحک و اعمال پرسروصدا
-
decoration
آرایهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] هنر تزیین مکان یا اشیا متـ . آرایش 4، ـ آرایی * ـ آرایی در ترکیباتی مانند صحنهآرایی و گلآرایی به کار میرود.
-
vandalism
تخریبگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تخریب خودسرانه یا بداندیشانۀ اموال عمومی یا خصوصی
-
hypnotism
خوابگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] فردی را به شکل مصنوعی از راه تلقین و مانند آن به خوابواره بردن
-
electioneer 2, electioneering
رأیگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] تلاش فعالانه به نفع یک نامزد یا حزب در انتخابات
-
hacking
رخنهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عمل استفاده از رایانه برای دستیابی غیرمجاز به دادهها و معمولاً به قصد تخریب یا سوءاستفاده، بهویژه در شبکهها
-
casting 3
ریختهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای شکل دادن فلزات که شامل ذوب فلز و ریختن آن در محفظهای به نام قالب است تا پس از انجماد، شکل و اندازه و خواص مورد نظر را پیدا کند
-
short farcical play
مسخرهگری کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] نوعی نمایش کوتاه خندهدار مبتنی بر رویدادهای جزئی بیمعنا و موقعیتهای مضحک و اعمال پرسروصدا
-
information brokerage
واسطهگری اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] خرید و فروش اطلاعات برای دیگران
-
casting bay, foundry shop
کارگاه ریختهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] محلی که در آن قطعات ریختگی، فلزی یا شیشهای ساخته یا تولید میشود
-
founder's hoard
دفینۀ ریختهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دفینهای شامل اشیای فلزی شکسته و ناهمگن و شمش و ضایعات ریختهگری و گاه اشیای کامل، همراه با ابزار ریختهگری مانند قالب و پتک و انبر و سندان
-
eco-extremism
بومافراطگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] صورت افراطی و غالباً تهاجمی بومکنشگری
-
high pressure die casting
ریختهگری پُرفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری تحت فشار که مذاب با فشار زیاد و سرعت بسیار زیاد به درون قالب رانده میشود