کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گریز زدن به پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
escape note, échappée (fr.)
گریز 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نُتی غیراصلی که با یکی از نُتهای اصلی پیش یا پس از خود فاصلۀ پیوسته و با دیگری فاصلۀ گسسته دارد
-
گریز 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← کلید گریز
-
centrifuge 2
گریز دادن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] عمل جدا کردن مواد با استفاده از گریزانه
-
lipophobe, lipophobic
چربیگریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] ویژگی بخشی از مولکول که از حلاّلهای آلی گریزان است
-
outlet pass
پاس گریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، اولین پاس بعد از نوگیری تدافعی برای شروع ضدحمله که در نتیجۀ آن توپ از منطقۀ مستطیل زیرحلقه خارج میشود
-
escape hatch
دریچۀ گریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] دریچۀ خروج معمولاً کوچک برای فرار خدمۀ ناو از محوطههای بسته در هنگام انسداد مسیر اصلی رفتوآمد
-
escape trunk
دهلیز گریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] درگاهی ویژۀ فرار در زیردریاییهای جدید
-
dissociative fugue
گریز تجزیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اخــتـلالی تــجـزیـهای (dissociative disorder) که در آن فرد بهطور ناگهانی و غیرمنتظره محل زندگی و فعالیت خود را تغییر میدهد و با فراموش کردن هویت قبلی هویت جدیدی برای خود میسازد متـ . گریز روانزاد psychogenic fugue
-
psychogenic fugue
گریز روانزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ← گریز تجزیهای
-
evasion and escape
گریز و فرار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیاتی که خروج نیروهای نظامی را از مناطق دشمن یا مناطق تحت نظر او ممکن میسازد
-
centrifugal blast cleaning
تمیزکاری پاششی مرکزگریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی تمیزکاری سطح فلز که در آن از یک چرخ پرهدار پرسرعت برای پاشش ذرات ساینده با نیروی مرکزگریزی استفاده میکنند
-
chromophobe adenoma/ chromophobic adenoma, null-cell adenoma
تودغدۀ رنگگریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودغدۀ هیپوفیزی که یاختههای آن در آزمونهای تشخیصی هیچ رنگی جذب نمیکنند متـ . تودغدۀ رنگناپذیر
-
hydrophobic interaction
برهمکنش آبگریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] تمایل گروههای غیرقطبی برای قرار گرفتن در کنار هم در یک محیط آبی