کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرمباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
wind
باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] حرکت هوا نسبت به سطح زمین
-
thermopause
گرمایست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] سقف گرمسپهر در ارتفاع حدود 500 کیلومتری سطح زمین
-
overcoat
گرمپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی لباس گرم که نظامیان در فصل سرما بر روی لباسهای دیگر میپوشند و بالاتنه را میپوشاند
-
thermosphere
گرمسپهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] لایهای از جوّ که از میانایست تا فضای میانسیارهای گسترش دارد و دما در آن، کموبیش بهطور یکنواخت، با افزایش ارتفاع افزایش مییابد
-
thermospheric
گرمسپهری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مربوط به گرمسپهر
-
Gram positive
گِرَممثبت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] ویژگی باکتریهایی که در روش رنگآمیزی گِرَم رنگ اولیه را حفظ میکنند و در برابر مرحلۀ رنگبری مقاوم هستند
-
Gram negative
گِرَممنفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] ویژگی باکتریهایی که در روش رنگآمیزی گَِرم، در مرحلۀ رنگبری با حلاّلهای آلی نظیر الکل، رنگ اولیه را بهسهولت از دست میدهند
-
heat cure repair
وصلۀ گرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] وصلهای که بهکمک گرما و فشار میچسبد
-
hot pass
گذر گرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] دومین گذر جوش که بر روی ریشۀ گرم انجام میشود
-
warm cloud
اَبر گرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اَبری دارای آب مایع و فاقد یخ که ترازهای آن در دمای کمتر از صفر درجه سلسیوس نیست
-
warm front
جبهۀ گرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] جبهۀ ناهمرسیده یا بخشی از آن که به گونهای حرکت میکند که هوای گرمتر جانشین هوای سردتر میشود
-
wind force
نیروی باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نیروی ناشی از باد وارد بر یک سازه یا جسم متناسب با مجذور سرعت باد
-
wind pressure, velocity pressure
فشار باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نیروی کلی اعمالشدۀ باد بر روی یک ساختار
-
gap wind
کافباد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] باد قویِ ترازپایین که از مسیر تقریباً مسطح بین دو رشتهکوه یا از کافِ موجود در یک مانع کوهستانی عبور میکند
-
wind scale
مقیاس باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← مقیاس باد زمینگَرد