کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرفته لب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
stopped note
نت گرفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] 1. صدایی که نوازنده در هنگام نواختن هورن یا ترمپت با قرار دادن دست خود در برابر یا درون شیپورۀ ساز، تولید میکند 2. نتی که با گرفت یا پردهگیری تولید میشود متـ . صوت گرفته stopped tone
-
cropped
حاشیهگرفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ویژگی تصویری که حاشیههای آن با استفاده از پوشانه (mask) حذف شده باشد
-
stopped tone
صوت گرفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← نت گرفته
-
جستوجو در متن
-
labial
لَبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] مربوط به لب یا در سمت لب
-
nasolabial sulcus, sulcus nasolabialis, nasolabial groove
شیار بینی ـ لبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] شیاری که از مجاورت پرۀ بینی تا گوشۀ دهان، در محل اتصال لب بالا و لب پایین، کشیده میشود
-
sublabial adhesion
زیرِلبچسباک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] چسبندگی یا اتصال نابهنجار مخاط زیرلبی به لب بالا و آرَکسازه
-
mouthpiece 1
سرساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] بخشی جداشدنی از ساز بادی که رابط بین ساز و لب نوازنده است
-
bilabial, labio-labial
دولَبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ویژگی همخوانی که در تولید آن از دو لب استفاده میشود
-
embouchure (fr.), lip 1
لبگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] روش گذاشتن دهان و لب بر روی برخی سازها بهخصوص فلوت و سازهای بادیِ زبانهدار و برنجی
-
vocal tract
مجرای آوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] حفرههای پس از تارآواها تا دو لب که در جریان تولید آوا، هوا از میان آنها عبور میکند
-
mentolabial sulcus, sulcus mentolabialis, mentolabial furrow
شیار لبی ـ چانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] شیاری که لب پایین را از چانه جدا میکند
-
facial region
ناحیۀ صورت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای که قسمتهای مختلف صورت مثل کاسۀ چشم و گونه و بینی و چانه و لب را در بر میگیرد
-
Camelidae
شتریان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] تیرهای از راستۀ زوجسمسانان که جثهای متوسط تا بزرگ دارند با گردن بلند و لاغر و سر کوچک و باریک؛ این جانوران پوزه دارند و لب بالایشان دارای یک شکاف است
-
kisser, kisser button,kissing button
بوسهگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] برجستگی یا گرهی بر روی زه که در هنگام رسیدن تیر به مرحلۀ تمامکشش، لب کمانگیر با آن تماس پیدا میکند