کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرادیانسنج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
gradiometer
گرادیانسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] وسیلهای برای اندازهگیری مؤلفههای گرادیان میدان پتانسیل
-
واژههای مشابه
-
گرادیان پتانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← شیو پتانسیل
-
gravity gradient
گرادیان گرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مشتق جزئی شتاب گرانی نسبت به فاصله در راستای خاص
-
cymbals/ cymbal
سِنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] سازی از خانوادۀ خودصداها، معمولاً بدون امکان تولید بسامدهای معین و اغلب متشکل از یک جفت صفحۀ فلزی بشقابی که در مرکز برآمدگی دارد متـ . جفتسِنج clash cymbals
-
geothermal gradient
گرادیان زمینگرمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] آهنگ تغییر دما در سنگ و خاک از سطح زمین به داخل آن
-
electrical gradient survey
برداشت گرادیان الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] برداشتی که در آن الکترودهای جریان ثابتاند و از یکدیگر فاصله دارند و جفتالکترودهای اندازهگیری پتانسیل بهصورت عرضی ناحیۀ مستطیلشکل بین آنها را طی میکنند
-
seismometer
لرزهسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] دستگاهی که حرکتهای زمین با آن آشکار و سنجیده شود
-
myometer
ماهیچهسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ابزاری برای سنجش شدت انقباض ماهیچهها
-
leakage indicator
نشتسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای برای اندازهگیری جریان نشتی در مدار الکتریکی
-
argentometer
نقرهسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دستگاهی که میتوان با آن مقدار نمکهای موجود در یک مخلوط را ازطریق رسوب دادن نقره اندازهگیری کرد
-
inclinometer
مِیلسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] وسیلهای برای اندازهگیری زاویۀ مِیل مغناطیسی
-
hygrometer
نمسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری برای اندازهگیری محتوای بخار آب موجود در جوّ
-
distance measuring equipment, DME
فاصلهسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وسیلهای که فاصلۀ بین هواپیما تا ایستگاه ناوبری مربوط را نشان میدهد
-
consistometer
قوامسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] وسیلهای برای تعیین یکنواختی و قوام محصول غذایی تولیدشده