کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گذرگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bus
گذرگاه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مسیری سختافزاری که بخشی از رایانه را به بخش دیگر مرتبط کند
-
check-in line 2
گذرگاه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطوط یا محلهای وارسی بلیت که ممکن است با نرده از هم مجزا شوند
-
exchange hall
گذرگاه تعویض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تالار عبورومرور مسافران برای دسترسی به قطارهای در حال تردد در خطوط یا مسیرهای موقت
-
access bus
گذرگاه دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] گذرگاهی با سرعت صد کیلوبیت بر ثانیه برای واپایی نمایشگرهای رایانههای شخصی و فراهم کردن امکان ارتباط دوسویه بین نمایشگرها و سامانههای همساز
-
distributed queue dual bus
گذرگاه دوسویۀ توزیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] قرارداد ارتباطی لایۀ پیوند داده که برای استفاده در شبکههای کلانشهری تنظیم شده است اختـ . دوسوت DQDB
-
grade crossing traffic control device
تنظیمگر گذرگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] افزارهای که از آن برای محافظت یا اعلام خطر در تقاطع راهآهن و خیابان یا حملونقل عمومی هدایتشده و خیابان استفاده میشود
-
جستوجو در متن
-
multichannel
چندمسیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] هریک از گذرگاههایی که بیش از یک مسیر صوتی دارند و در عمل شامل گذرگاههایی میشود که بیش از دو مسیر صوتی دارند
-
channel
مسیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گذرگاه دادهها یا نشانکهای صوتی
-
outflow
برونشارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] جریان خروجی از تنگه یا گذرگاه
-
DQDB
دوسوت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← گذرگاه دوسویۀ توزیعی
-
expressway, autobahn (de.)
بزرگراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] بزرگراهی دوطرفه، بدون تقاطع و گذرگاه همسطح
-
fissure passage
معبر شکافهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گذرگاه بلند و خطی در یک غار که در امتداد یک یا چند درزه به وجود آمده است
-
bronchiole
نایژک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] هریک از گذرگاههای هوایی منشعب از نایژهها که فاقد غضروف و غدۀ مخاطی در دیواره است
-
bronchus
نایژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] گذرگاه هوایی ششها، پس از نای، که دیوارۀ آن دارای غضروف و غدههای مخاطی است * مصوب فرهنگستان اول