کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گذرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
transitive
گذرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فعلی که مفعول بیواسطه میپذیرد متـ . متعدی فعل گذرا، فعل متعدی transitive verb
-
واژههای مشابه
-
TEOAE/ TOAE
گسیلۀ گذرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ← گسیلۀ صوتی برانگیختۀ گذرای گوش
-
applied dominant
نمایان گذرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نمایان هر نغمهای جز بنمایه متـ . نمایان جانشین secondary dominant
-
transitivizer
گذراساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] وندی که با پیوستن به فعل ناگذر، فعل گذرا میسازد متـ . متعدیساز
-
transient equilibrium
تعادل گذرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تعادل پرتوزایشی بین هستههای مادر و دختر که در آن طول عمر هستههای مادر بهقدری کوتاه است که مقدار آن در مدت مورد بررسی بهطور قابلملاحظهای کاهش مییابد
-
transient creep
خزش گذرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تغییر آرام در سنگها که تحت تأثیر شرایط دمایی و فشاری محیطی در سطح یا نزدیک به سطح زمین به وجود میآید
-
transient impedance
رهبندی گذرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندی سری (series impedance) یک مولد یا موتور پس از یک دورۀ زودگذرا (subtransient period)
-
transient flora
ریزگان گذرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] ریزگان غیربیماریزا یا بالقوه بیماریزایی که مدت کوتاهی در بدن ساکن میشود
-
transitive verb
فعل گذرا، فعل متعدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← گذرا
-
transient tic disorder
اختلال تیک گذرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی اختلال تیک که در آن فرد بین 4 هفته تا یک سال روزانه بارها دچار تیکهای منفرد یا چندتایی میشود
-
amaurosis fugax
پیکوری گذرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] دورۀ کوتاه نابینایی یا کوری نسبی یک چشم که حداکثر ده دقیقه به طول میانجامد
-
brief reactive psychosis
روانپریشی واکنشی گذرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی اختلال روانپریشی که بلافاصله پس از واقعۀ ناگوار نظیر مرگ محبوب ایجاد میشود و تا دو هفته ادامه مییابد و با آشفتگی هیجانی و حداقل یک نشانۀ روانپزشکی همراه است
-
جستوجو در متن
-
متعدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← گذرا