کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گاه گداری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
find-spot/ findspot, find place
یافتهگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مکانی که یک یافته یا اثر باستانشناختی در آن یافت میشود
-
step pad
قدمگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سازهای فرعی که بر سطوح خارجی و فوقانی تنۀ هواگَرد، بهویژه بالگَرد، نصب میشود تا خدمۀ زمینی و دیگر افراد بتوانند بر آن قدم بگذارند
-
flank 1
قلوهگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بخش بدون استخوان و ورقشکل لاشه که بین دنده و ران است
-
dark time
گاه تاریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] دورهای در هر ماه قمری که در آن بیش از سهچهارم قرص ماه تاریک است متـ . تاریکی
-
bright time
گاه روشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] دورهای در هر ماه قمری که در آن بیش از یکدوم قرص ماه روشن است متـ . روشنی 1
-
chronolith
گاهسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← واحد گاهچینهنگاشتی
-
chronological
گاهشمارشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مربوط به گاهشماری یا مطابق با آن متـ . زمانی
-
chronology
گاهشماری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ترتیب روی دادن تغییرات و تحولات زبانی یا تنظیم این تغییرات به ترتیب زمان
-
grey time
گاه کبود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] دورهای در هر ماه قمری که در آن بین ربع تا نیمی از قرص ماه روشن است
-
touchdown 2
فرودتماسگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] لحظه یا نقطۀ تماس چرخها یا پایۀ ارابۀ فرود هواگَرد با سطح فرود در هنگام نشست
-
marshalling yard, shunting yard
تنظیمگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] محلی در ایستگاه که در آن قطار و بار پذیرفته و ردهبندی میشوند و قطارهای جدید تشکیل و به مقصد مورد نظر اعزام میشوند
-
چشمهگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← نقطۀ انفجار
-
rhizosphere
ریشهگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] محیط اطراف ریشۀ گیاهان
-
poop
پاشنهگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قسمت زبرین و پسین کشتی متـ . پاشنه
-
altar base
بَروارهگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پایهای که برواره بر روی آن قرار گیرد