کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کی آرام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
K magnitude
قدر کی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] قدر عبوری از پالایۀ کی
-
جستوجو در متن
-
solar quiet day variation
تغییرات روز آرام خورشیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تغییرات میدان مغناطیسی زمین در روزهای آرام مغناطیسی
-
solar quiet current system
سامانۀ جریان آرام خورشیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] سامانۀ جریان موجود در لایۀ ای (E region) یونسپهر که علت وقوع تغییرات روز آرام خورشیدی است
-
jogging, jog
نرمدوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] دویدن آرام و پیوسته برای تمرین و کسب آمادگی
-
soft landing
نرمنشینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نشست آرام و بااحتیاط وسیلۀ پرنده
-
nocturne
شباهنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی موسیقی آرام و خیالانگیز که تداعیکنندۀ آرامش شبانه است
-
creep
خزش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] حرکت آرام و کموبیش مداوم مواد به پایین دامنه براثر تنشهای گرانشی
-
Pacific suite
گروهسنگ اقیانوس آرام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] یکی از دو گروه اصلی سنگهای آذرین که وجه مشخص آن وجود سنگهای کلسیمی و کلسیمی ـ قلیایی است
-
Arctic suite
گروهسنگ شمالگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گروهی از سنگهای بازالتی و سنگهای آذرین همراه آن با ترکیبی از سنگهای گروهسنگ اقیانوس آرام و گروهسنگ اقیانوس اطلس
-
flocculation
لختهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی محیطزیست و انرژی] فرایندی که در آن ذرات کلوئیدی پس از انعقاد و ناپایدارشدن ازطریق همزدن آرام به هم میپیوندند
-
volcanic eruption
فوران آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] خروج آرام یا انفجاری گدازه یا مواد آذرآواری یا گازهای آتشفشانی به سطح زمین
-
sociable
مردمآمیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فردی که قادر است همنشینی و دوستی و روابط اجتماعی آرام و پایداری با همنوعان خود داشته باشد متـ . جامعهپذیر
-
weatherly qualities
موجتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] رفتار آرام شناور در آب و برخورداری از ارتفاع آزاد مناسب بهطوریکه موج و باد تأثیر چندانی بر آن نگذارند
-
equatorial calms, doldrums
آرامگان استوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اصطلاح دریایی ناوۀ استوایی که بر بادهای عمدتاًً آرام و ضعیف دلالت دارد