کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کَه گِل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
neap tide
کِهکِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک، علوم جَوّ] پایینترین گسترۀ کشندی ماهانه، در زمان تربیع ماه و هنگامی که اثر ماه، اثر خورشید را خنثی کند
-
wh-question
پرسش که ـ چهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] یکی از انواع جملههای پرسشی که با پرسشواژه ساخته میشود
-
جستوجو در متن
-
pottery
سفالینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] ظروف و آثاری که از گِل پخته ساخته میشوند
-
aground
بهگِلنشسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ویژگی کشتیای که به گِل نشسته است
-
mire
لوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پودهزاری پوشیده از گِل سیاه آلی
-
air volcano
هوافشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی گِلفشان که بیشتر از آن هوا خارج میشود تا گِل و سنگ
-
mud crack
گِلتَرَک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تَرَکهای چندضلعی حاصل از انقباض گِل در هنگام خشک شدن
-
volcanic mud
گِل آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] رسوبی که بخش اعظم آن را خاکستر حاصل از یک فوران آتشفشانی و آب تشکیل میدهد
-
mud volcano, hervidero, macaluba
گِلفشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] انباشتهای معمولاً مخروطی از گِل و سنگ که همراه با گاز از زمین خارج میشود
-
borrow pit
برداشتچال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گودالی که برای تهیۀ خاک یا گِل یا دیگر مصالح ساختمانی حفر میشده است
-
underway
درراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوری که نه درلنگر باشد، نه به گِل نشسته و نه به جایی بسته شده باشد
-
run aground
به گِل نشستن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] برخورد کردن کشتی به کف دریا یا صخره بهنحویکه بهطور دائم یا موقت از حرکت بازماند
-
drilling mud corrosion, drilling fluid corrosion
خوردگی گِل حفاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی که براثر استفاده از سیال حفاری نفت آبپایه به وجود میآید
-
shipwreck 3, wreck 3
کشتی شکسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کشتی غیرقابلاستفادهای که به هر دلیل ازجمله توفان یا برخورد با مانع سخت به گِل نشسته یا غرق شده یا متروک شده باشد