کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کَتزنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
girdling
کَتزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برداشتن پوست دورتادور تنۀ درخت زنده تا عمقی که به خشکیدن آن بینجامد
-
واژههای مشابه
-
poison girdling
کَتزنی سمّی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← کَتزنی شیمیایی
-
chemical girdling
کَتزنی شیمیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کَتزنی با استفاده از آفتکُشها متـ . کَتزنی سمّی poison girdling
-
frill girdling, notch-girdling
کَتزنی کنگرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کَتزنی با ایجاد مجموعهای از شکافهای روبهپایین و گاه متقاطع برای هدایت علفکُشها در مسیر موردنظر
-
mechanical girdling
کَتزنی مکانیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کَتزنی با ایجاد زخمهای ناوهشکل متـ . کَتزنی نواری band girdling
-
band girdling
کَتزنی نواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← کَتزنی مکانیکی
-
benchmarking
محکزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] آزمون توان پردازش سامانۀ رایانهای، شامل سختافزار و نرمافزار، با برنامههای استاندارد سنجش دقت و سرعت و کارایی و قابلیت اطمینان و هزینه
-
probing 3
میلزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روشی برای یافتن آثار مدفون با فروکردن یا کوبیدن میل فلزی
-
rodding
میلهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی تمیزکاری سایشی که در آن با عبور دادن میلهها یا توپیهای لاستیکی یا برسهای نایلونی رسوبها را از درون لولههای تبادلگرهای گرما پاک میکنند
-
boxing, boxe (fr.)
مشتزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشی که در آن یک ورزشکار با استفاده از مشت با ورزشکار دیگر مبارزه کند
-
repression 2
واپسزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ روانکاوی، سازوکاری دفاعی و ناآگاهانه که ازطریق آن فرد میکوشد تا تصورات مرتبط با یک سائق را به ناخودآگاه برگرداند یا در آنجا نگاه دارد
-
backlash
واپسزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] هرنوع واکنش علیه جنبش زنان و دستاوردهای آن در حوزههای فرهنگ عمومی، سیاست، کار، حق زادآوری و نیز پیشرفتهای زنان در حوزۀ دانشگاهی و فعالیتهای زیستمحیطی و صلح
-
patching
وصلهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] یکی از روشهای تعمیر تایر که در آن وصلۀ لاستیکی را بر روی تویی سوراخشده میچسبانند
-
icing 3
یخزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تشکیل پوششی از یخ براثر برخورد قطرکهای آب اَبَر سرد با اجسام بهویژه با شیشۀ خودرو یا بال هواپیما