کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوره قباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
Fornax, For, Furnace
کوره 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی کمنوری در نیمکرۀ جنوبی آسمان میان دو صورت بزرگ نهر و قیطُس
-
box furnace
کورۀ اتاقکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] کورهای جعبهایشکل که بدنهها در آن پخته میشوند
-
reverberatory furnace
کورۀ بازتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] کورهای با سوخت فسیلی که سقف کوتاه آن شعله و حرارت را به سطح بار کوره میتاباند
-
electric furnace
کورۀ برقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] کورهای که منبع اصلی حرارت آن برق است
-
blast furnace
کورۀ بلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] کورهای بلند و استوانهای برای کاهش کانۀ آهن و تبدیل آن به چدن
-
kiln
کورۀ پخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] کورهای دمابالا برای پخت بدنههای سرامیکی یا تفجوشی متـ . پزاوه
-
baking 2, stoving
کورهپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] خشک کردن و سخت کردن مادۀ پوششی بهکمک گرما
-
vacuum furnace
کورۀ خلأ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] کورهای که در آن به جای گاز محافظ، از جوّ فشارپایین استفاده میشود
-
rotary furnace
کورۀ دوّار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] نوعی کورۀ افقی با بدنۀ استوانهای و انتهای مخروطی که حول محور خود میچرخد
-
glass furnace
کورۀ شیشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] کورهای، معمولاً از نوع کورههای بازتابی، که در آن شیشه ذوب میشود
-
arc furnace
کورۀ قوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] کورهای که برای ذوب فلزات و آلیاژها مورد استفاده قرار میگیرد و در آن، ذوب یا بهطور مستقیم ازطریق ایجاد قوس الکتریکی بین دو الکترود و بار درون کوره انجام میشود یا بهطور غیرمستقیم ازطریق برقراری قوس الکتریکی بین دو الکترود ...
-
continuous furnace
کورۀ مداوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] کورهای که پیوسته در آن مواد از یک دهانه وارد و پس از انجام عملیات موردنظر، بهتدریج از دهانۀ دیگر خارج میشوند
-
saggar/ sagger
جعبۀ کوره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] جعبهای دیرگداز که بدنۀ سرامیکی را برای پخت در آن میگذارند و سپس در داخل کوره قرار میدهند
-
submerged-electrode furnace
کورۀ الکترودغوطهور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] کورهای برای کربندهی مایع قطعات ازطریق گرم کردن حمام نمک مذاب با استفاده از الکترودهای غوطهور در آستر سرامیکی
-
pusher furnace
کورۀ پیشبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] نوعی کورۀ مداوم که در آن قطعات را بهتناوب درون ظرفهایی قرار میدهند و به داخل کوره وارد میکنند و از این طریق ظرفهایی که قبلاً وارد کوره شده و در آن حرارت دیده است، از انتهای دیگر به خارج رانده میشود