کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوتاه بین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
short holidays/ short holiday, short vacations/ short vacation, short break
تعطیلات کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تعطیلاتی که در آن فرد یک تا سه شب یا دو تا چهار روز دور از خانه اقامت کند
-
short blast
بوق کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بوقی که حدود یک ثانیه طول بکشد
-
SMS message 1, short message
پیام کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] پیامی که ازطریق خدمات پیام کوتاه ارسال میشود متـ . پیامک
-
short take off and landing
نشستوبرخاست کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] توانایی آن دسته از هواپیماها که در مسافتهای کوتاه امکان نشستوبرخاست داشته باشند اختـ . نوبک STOL
-
short farcical play
مسخرهگری کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] نوعی نمایش کوتاه خندهدار مبتنی بر رویدادهای جزئی بیمعنا و موقعیتهای مضحک و اعمال پرسروصدا
-
short period
وضعیت کوتاهدوره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] حالتی که در آن حرکت طولی هواگرد با نوسانهای کوتاهمدت همراه است متـ . کوتاهدوره
-
low side wagon, gondola car
واگن لبهکوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگنی با دیوارههای کوتاه و بدون سقف برای حمل بارهای با چگالی بالا
-
short splice
همباف کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] همبافی محکم برای اتصال سر دو طناب که در آن قطعۀ کوتاهی از رشتههای هریک از طنابها باز میشود و ضمن بافت مجدد، به یکدیگر نیز بافته میشوند که درنتیجه قطر محل اتصال افزایش مییابد
-
reduced overlap
همپوشانی کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] همپوشانیای که طول آن کوتاهتر از حداقل مجاز است و برای قطارِ درحالحرکت با سرعتی پایینتر از حد معمول در مسیر در نظر گرفته میشود
-
cutting back
کوتاهسازی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کوتاه کردن ساقه یا جَست یا ریشۀ زندۀ گیاهان بهصورت دستی یا ماشینی
-
shortening 3
کوتاهسازی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] کوتاه کردن طول سارکومرهای (sarcomers) گوشت برای بهبود خواص حسی آن
-
cold shortening
کوتاهسازی سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] انقباض تارهای عضلۀ گوشت خام در دمای پایین
-
short-chain branching
کوتاهشاخهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] وجود زنجیرههای فرعی 2 تا 4 کربنی بر روی مازۀ زنجیرۀ بسپار
-
short-leg cast, SLC
گچ کوتاه پا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] گچی که از زیر زانو تا انگشتان پا گرفته شود
-
short-arm cast, SAC
گچ کوتاه دست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] گچی که از زیر آرنج تا انگشتان گرفته شود