کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوتاهاسکله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
short circuit
اتصال کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وضعیتی که در آن بین دو نقطه از مدار که پتانسیلهای الکتریکی متفاوت دارند، معمولاً بهصورت ناخواسته، مقاومت نسبتاً کمی برقرار میشود و درنتیجه جریان گذرنده از مدار بهشدت افزایش مییابد
-
brief encounter
تماس کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هرگونه تماس رودررو و کوتاه بین افسر عملیاتی و عامل اطلاعاتی در وضعیت مراقبتی پرخطر
-
تیرۀ کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← خط پیوند
-
تراورس کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ریلبند کوتاه
-
short rail
ریل کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریلی که طول آن از ریل استاندارد کمتر باشد
-
steriglose
زبْرموی کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی کرکپوشی پوشیده از زبرموهای ظریف و کوتاه
-
low passenger platform, low platform
سکوی کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی سکو در مسیر حرکت وسایل نقلیه که با ورودی وسیلۀ نقلیه همسطح نیست و مسافران باید برای سوار و پیاده شدن از پلههای وسیلۀ نقلیه استفاده کنند
-
short column
ستون کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] ستونی که نسبت ارتفاع به ابعاد مقطع آن در مقایسه با ستونهای لاغر کم و خمیدگی آن براثر نیروهای محوری ناچیز باشد
-
پراکنۀ کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← عناصر هستهای پراکندۀ کوتاه
-
short holidays/ short holiday, short vacations/ short vacation, short break
تعطیلات کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تعطیلاتی که در آن فرد یک تا سه شب یا دو تا چهار روز دور از خانه اقامت کند
-
short blast
بوق کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بوقی که حدود یک ثانیه طول بکشد
-
SMS message 1, short message
پیام کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] پیامی که ازطریق خدمات پیام کوتاه ارسال میشود متـ . پیامک
-
short take off and landing
نشستوبرخاست کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] توانایی آن دسته از هواپیماها که در مسافتهای کوتاه امکان نشستوبرخاست داشته باشند اختـ . نوبک STOL
-
short farcical play
مسخرهگری کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] نوعی نمایش کوتاه خندهدار مبتنی بر رویدادهای جزئی بیمعنا و موقعیتهای مضحک و اعمال پرسروصدا
-
short period
وضعیت کوتاهدوره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] حالتی که در آن حرکت طولی هواگرد با نوسانهای کوتاهمدت همراه است متـ . کوتاهدوره