کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کند ساختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
cut 4, truncation
کَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] خاکبرداری و کندوکاو پیشینیان در یک نهشتۀ قدیمیتر برای کندن پی یا هر فعالیت دیگر که به پدید آمدن یک بافت باستانشناختی منجر شده است
-
obtuse
نوککند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی حاشیههای رأسی یا قاعدهای تقریباً راست با زاویۀ تقاطع بیش از 90 درجه
-
slow sand filtration
صافش شنی کند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی فرایند تصفیۀ آب که در آن آب از میان بستری شنی با خصوصیات مشخص به سمت پایین پرانشت میکند و در خلال آن براثر فرایندهای فیزیکی و شیمیایی و زیستی خالصتر میشود
-
جستوجو در متن
-
word formation
واژهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فرایند ساختن واژه
-
hybridize
دورگه ساختن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] عمل دورگهسازی
-
constructive proof
برهان برساختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نوعی برهان در ریاضیات که در آن وجود شیء مورد نظر ازطریق ساختن یا ارائۀ روشی برای ساختن آن اثبات میشود
-
eye splice
همباف چشمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] همبافی برای ساختن چشمی
-
origami 2
کاغذتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] هنر ساختن اشیای تزیینی با تا کردن کاغذ
-
compose
آهنگ ساختن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] خلق یک اثر موسیقایی کامل توسط آهنگساز
-
tool making
ابزارسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم مهندسی] فرایند و حرفۀ ساختن ابزار
-
gendered
جنسیتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] داشتن یا ساختن تمایزهای جنسیتبنیاد متـ . جنسیتنگر
-
self-actualization
خودشکوفایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] محقق ساختن حداکثر تواناییهای بالقوۀ فرد توسط خودش
-
adaptation 1
اقتباس 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ساختن فیلم براساس یک اثرِ ازپیشموجود
-
mobility kill
واماندهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] متوقف ساختن وسیلۀ نقلیه بدون از کار انداختن سلاحهای آن