کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
base quantity
کمیت اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمیتی فیزیکی که یکای آن در دستگاه اندازهگیری معین، مستقل از کمیتهای فیزیکی دیگر تعریف میشود
-
extensive quantity
کمیت افزایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] کمیتی که در ترکیب دو سامانۀ ترمودینامیکی رفتار جمعپذیر داشته باشد
-
derived quantity
کمیت فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمیتی فیزیکی و متفاوت با کمیتهای اصلی که یکای آن برحسب یکای کمیتهای اصلی تعیین میشود
-
pivotal quantity
کمّیت محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] تابعی از مقادیر نمونهای و یک یا چند پارامتر که توزیع آن مستقل از آن پارامتر یا پارامترها باشد
-
intensive quantity
کمیت ناافزایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] کمیتی ترمودینامیکی که مقدار آن، برخلاف کمیت افزایشی، در قسمتهای متفاوت سامانۀ ترمودینامیکیِ همگن یکسان است
-
observable quantity
کمیت مشاهدهپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر کمیت فیزیکی قابلاندازهگیری
-
scalar quantity
کمیت نردهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمیتی که فقط مقدار داشته باشد
-
جستوجو در متن
-
estimating equation
معادلۀ برآورد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] معادلهای شامل کمیتهای مشاهدهشده و یک کمیت مجهول که میزان این کمیت مجهول را برآورد میکند
-
precision
دقت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] معیاری برای نشان دادن میزان نزدیکی مشاهدات یک کمیت به کمیت دیگر
-
uncertainty principle
اصل عدم قطعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] اصلی که براساس آن دقت زیاد در اندازهگیری یک کمیت به خطا در اندازهگیری کمیت همیوغ آن میانجامد
-
determinant 1
دترمینان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] آرایهای مربعشکل از کمیتها که نشاندهندۀ ترکیب معینی از حاصلضرب این کمیتها باشد
-
quantitative data
دادههای کمّی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] دادههایی بهصورت کمیتهای عددی
-
isoplethic map, isarithmic map
نقشۀ هممقدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقشهای که در آن نقاط همکمیت به هم وصل شدهاند
-
ascendent, ascendant
فرازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آهنگ افزایش هر کمیت در فضا