کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کمر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← دور کمر
-
واژههای مشابه
-
گره کمر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← گره دوحلقهساز
-
lumbar region, lateral region, regio lumbalis, regio lumbaris
ناحیۀ کمر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] بخشی از ناحیۀ مهرهای در بالای ناحیۀ خاجی و پشت مهرههای کمر
-
beam waist
کمرِ باریکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] نقطهای در باریکۀ گاوسی (Gaussian beam)که در آنجا سطح موج تخت است و قطر باریکه کمترین مقدار را دارد
-
girth
دور کمر 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] طول کوتاهترین دور در گراف متـ . کمر
-
waist circumference
دور کمر 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] اندازهگیری تنسنجشی که اندازۀ دور کمر را مشخص میکند
-
جستوجو در متن
-
torso
نیمتنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] مجسمهای که معمولاً تا کمر ساخته میشود و ممکن است سر یا دست یا پا نداشته باشد
-
lordosis
کاوپشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] افزایش نابهنجار گودی کمر در ستون مهرهها
-
battle dress
بَرپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] لباس نظامی کوتاه که بالاتنه را میپوشاند و در کمر جمع میشود
-
French bowline, bowline on a bight
گره دوحلقهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهی متشکل از دو حلقه برای بالا بردن ایمنی در نگه داشتن یا کشیدن یا نجات دادن فرد که در آن یکی از حلقهها به دور کمر و در زیر بازوان محکم میشود و از حلقۀ دیگر بهعنوان نشیمن استفاده میشود متـ . گره کمر
-
lumbar puncture, spinal puncture, thecal puncture, rachiocentesis, spinal tap
مازهمَکِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] بیرون کشیدن مایع مغزینخاعی از بین مهرههای سوم و چهارم کمر برای تشخیص یا درمان
-
two shot
نمای دونفره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایی که در آن دو بازیگر یا مجری در قاب تصویر دیده میشوند؛ این نما معمولاً از کمر یا از شانه به بالاست
-
waist shot
نمای نیمتنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی نمای متوسط تا نیمهمتوسط که از سر تا کمر فرد یا افراد را نشان میدهد