کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلکزن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
hoaxer
کلکزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] کسی که معمولاً با روشهای نرمافزاری یا الکترونیکی به کاربر رایانه کلک میزند متـ . کلکباز
-
واژههای مشابه
-
hoax 1
کلک 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عملیاتی معمولاً نرمافزاری یا الکترونیکی بهصورت پیغام برای فریب کاربر تا امری نادرست را باور کند و دست به انجام کارهایی بزند که مطلوب فرستندۀ پیغام است
-
raft
کلک 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] قایقی ابتدایی بهصورت سازهای تخت که ترکیبی از مواد شناور مانند چوب و بشکه و محفظۀ هوا است
-
کلکباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← کلکزن
-
rafting 2
کلکرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزش پیمودن رودخانهها بهویژه رودخانههای خروشان با کلک متـ . کلکرانی در آبهای خروشان whitewater rafting
-
hoax 2
کلک زدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] استفاده از کلک برای فریب کاربر و واداشتن او به کارهایی که مطلوب فرستندۀ پیغام است
-
boxer, boxeur (fr.)
مشتزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشکاری که با استفاده از مشت به مبارزه با ورزشکار دیگر بپردازد
-
freezer
یخزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] محفظهای برای منجمد کردن مواد غذایی
-
jack pool
موجزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] استخر مجهز به دستگاه تولید موج
-
ozonator
اُزونزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دستگاهی که اُزون را به آب اضافه میکند
-
jump shooter
جفتزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] 1. بازیکنی که در انجام پرتابهای جفت مهارت خاص دارد 2. بازیکنی که پرتاب جفت انجام میدهد
-
adder
جمعزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مدار الکترونیکی رقمی برای انجام عمل جمع
-
ticket dating machine
تاریخزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستگاه یا وسیلۀ ثبت تاریخ روی بلیت
-
satyriasis
زنبارگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تمایل بیشازحد یا سیریناپذیر مرد برای ارضای جنسی توسط زن