کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلاه و تبر زین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
helmet1, cask, casquette, helm1
کلاه ایمنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی کلاه مستحکم که از آن برای محافظت از سر استفاده میکنند
-
helmet2, helm2
کلاهخود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی کلاه که نظامیان از آن برای محافظت از سر در برابر اصابت گلوله یا ترکش استفاده میکنند
-
جستوجو در متن
-
marking axe
تبر نشانهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تبری که پوست درختان را میکند و محل صاف و مناسبی برای نشانهگذاری ایجاد میکند
-
third rail saddle, saddle
زین ریل سوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قسمت زبرین عایق ریل سوم که ریل سوم بر روی آن قرار میگیرد و تثبیت میشود
-
third rail insulator
عایق ریل سوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطعهای نارسانا که مجموعۀ ریل سوم و زین آن را در جای خود نگه میدارد و از انتقال برق به خط جلوگیری میکند
-
saddle joint
مفصل زینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعـی مفصل زلالهای (synovial joint) که شبیه به زین است و امکان حرکت در جهات مختلف را امکانپذیر میسازد، مانند مفصل پایۀ شست
-
Timber-Grave culture/ Timber Grave culture, Srubnaya culture/ Srubnaya Kultura (ru.)
فرهنگ گورالواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوع خاصی از فرهنگ گورخانی متعلق به نواحی استپی جنوب روسیه در عصر مفرغ که مشخصۀ آن گورهایی است حاوی بقایای استخوانها و زین و یراق اسب و شواهدی دیگر از پرورش اسب