کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلان برنامۀ ی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
macroclimate
کلاناقلیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اقلیم یک منطقۀ جغرافیایی وسیع در حد بخشی از یک قاره یا کل آن به طول چند صد تا چند هزار کیلومتر
-
megacryst
کلانبلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلور یا دانۀ موجود در سنگ آذرین یا دگرگونی که بهوضوح درشتتر از خمیرۀ پیرامون خود است
-
megacrystic
کلانبلوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی بافتی که در آن بلورهای درشت یا کلانبلورها در خمیرهای ریزتر قرار دارند
-
megaport
کلانبندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بندر بسیار بزرگی که به حملونقل بارگُنجی اختصاص دارد
-
megaplankton
کلاندروایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] دروایانی که اندازۀ آنها بین 200 تا 2000 میلیمتر است
-
grand strategy
کلانراهبرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] علم و فن توسعه و بهکارگیری امکانات دیپلماتی و اقتصادی و اطلاعاتی یک کشور و نیز امکانات نظامی آن در زمان صلح یا جنگ برای دست یافتن به اهداف ملی
-
megatrend, macrotrend
کلانروند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] روندی گسترده شامل روندهای فرعی با آثار و پیامدهای فراوان
-
macromineral, bulk element
کلانکانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مادۀ کانیایی که نیاز بدن به آن صد میلیگرم در روز یا بیشتر است
-
super henge, henge enclosure
کلانگردمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پشتهای مدور از خاک و گل به قطر بیش از 300 متر که در درون آن خندقی وجود دارد و در محدودۀ مسطح مرکزی آن اغلب آثار فراوانی از استقرار به چشم میخورد
-
macronutrient
کلانمغذی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مادهای مغذی که منبع عمدۀ تأمین انرژی و مواد سازندۀ اندامگانهاست، شامل آب و کربوهیدراتها و پروتئینها و چربیها
-
megaspore
کلانهاگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] هاگهای درشتتر در گیاهانِ دارای دو نوع هاگ
-
megasporangium
کلانهاگدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ساختاری که در آن کلانهاگ تشکیل میشود
-
macrometeorology
کلان هواشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مطالعۀ هواشناختی بزرگمقیاس، معمولاً برای منطقۀ جغرافیایی وسیع یا قاره یا حتی کل کرۀ زمین
-
gross anatomy, macroanatomy, macroscopic anatomy
کالبدشناسی کلان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] شاخهای از کالبدشناسی که ساختارهای مختلف بدن را با چشم غیرمسلح مطالعه میکند
-
bulk substation, bulk power substation
پست کلان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] پست برقی بر روی خط انتقال ولتاژ بالا که توان کلان (bulk power) را برای مصرفکنندگان بدون مولد تأمین میکند