کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
draw
کشیدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] عمل به عقب کشیدن زه که به ذخیره شدن انرژی در کمان منجر میشود
-
واژههای مشابه
-
abdominocentesis, celiocentesis, celioparacentesis
کشیدن مایع شکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] تخلیۀ مایع غیرطبیعی از حفرۀ شکم
-
جستوجو در متن
-
spike lifter, spike starter, pigs foot
میخکش چکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] اهرمی گُوهدار برای بیرون کشیدن میخ پابندی که با میخکش میلهای قابل بیرون کشیدن نیست
-
data extraction
استخراج دادهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] جدا کردن و بیرون کشیدن دادههایی خاص از یک پروندۀ دادهای
-
tachypnea
تنددَمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نفس کشیدن سریعتر از معمول
-
fencing
حصارکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کشیدن دیوارهای برای جدا کردن مکانی از مکان دیگر
-
windlass
دوّار لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ماشینی با یک قرقرۀ دندانهدار که معمولاً برای بالا کشیدن زنجیر لنگر به کار میرود و به یک قرقرۀ چرخنده برای بالا کشیدن طناب نیز مجهز است
-
stringing
زهکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کشیدن زه بهصورت مشبک بر قاب دستاک
-
sheet glass
شیشۀ جام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] نوعی شیشۀ مسطح شفاف که با کشیدن یا دمیدن ساخته میشود
-
drawing weight/ draw weight
نیروی کشش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نیرویی که برای کشیدن کمان و رسیدن به وضعیت تمامکشش صرف میشود
-
aero-towing, aerotow
یدککشی هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] استفاده از هواپیمای موتوردار برای یدک کشیدن و به پرواز درآوردن بادپَر
-
stretching pulley
قرقرۀ کششی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مجموعهای از چند قرقره برای کشیدن بافۀ حامل و ایجاد کشش در آن
-
siphon 1, syphon
آبشویه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] محفظهای که با کشیدن اهرم، آب آن با فشار تخلیه میشود