کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشتی کشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
Puppis, Pup, Stern
کشتیدُم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی بارز نیمکرۀ جنوبی آسمان که بخشی از صورت کهنکشتی یا سفینه است
-
monoculture, single cropping, one crop farming
تککِشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کشت یک گیاه یا خانوادۀ گیاهی به شکل مداوم و با رعایت آیش
-
international ship and port facility code
آییننامۀ بینالمللی امنیت کشتیها و تسهیلات بندری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] آییننامهای که سازمان بینالمللی دریانوردی برای تأمین و ارتقای امنیت کشتیها و تسهیلات بندری تدوین کرده و لازمالاجراست اختـ . آییننامۀ باکوب ISPS code
-
جستوجو در متن
-
freight pending
کرایۀ معلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مبلغی که اجارهکنندۀ کشتی تعهد میکند در ازای استفاده از کشتی پس از انقضای زمان تعیینشده در اجارهنامۀ کشتی بپردازد
-
barratry
جُرم خدمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عملی که خدمه و فرمانده کشتی بدون اجازه یا اطلاع صاحب یا صاحبان کشتی انجام میدهند و موجب آسیب رسیدن به کشتی یا بار آن میشود
-
gangway 1
پل تردد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تخته یا سازهای فلزی یا چوبی که بهصورت پلی بین عرشۀ کشتی و اسکله یا بین دو کشتی قرار میگیرد و ازطریق آن تردد کارکنان کشتی میسر میشود
-
tagging
نشانگذاری 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عملی که بهواسطۀ آن کشتی یا بار کشتی را متمایز سازند؛ این عمل یا ازطریق چسباندن برچسب بر روی کالا یا ازطریق تزریق دِنای مصنوعی به خَن کشتی حاصل میشود
-
freight in full
کرایۀ کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بندی در اجارهنامۀ کشتی که براساس آن کلیۀ هزینههای بندری بر عهدۀ مالک کشتی است
-
boarding arrangement
تجهیزات سوارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کلیۀ وسایل از قبیل پلۀ راهنما و پلکان کشتی که برای سوار شدن به کشتی مورد نیاز است
-
cargo superintendent
ناظر بارگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کارشناسی که به نمایندگی مالک کشتی یا شرکت کشتیرانی، با توجه به امکانات کشتی و نوع بار، بر توزیع مناسب و مطمئن و ایمن و کارآمد بار در انبارهای کشتی نظارت دارد
-
consignment clause
شرط ارسال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بندی در اجارهنامۀ کشتی مربوط به تعیین نمایندۀ مالک یا اجارهکنندۀ کشتی برای انجام امور تخلیه و بارگیری
-
net tonnage, NT
ظرفیت خالص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ظرفیت مفید کشتی برای باربَری که با در نظرگرفتن ظرفیت ناخالص کشتی و با فرمولهای خاص محاسبه میشود
-
اجارهنامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← اجارهنامۀ کشتی
-
man of war, fighting ship, armed naval ship, warship
ناو جنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] کشتی جنگی یا کشتی دریایی مسلح و شناورهایی مانند آنها که متعلق به نیروی دریایی است