کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کج مژ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
tilt-wing
کجبال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی هواپیمای عمودپرواز که بال آن با زاویۀ 90 درجه نسبت به بدنه قرار میگیرد و تمام وزن هواپیما را تحمل میکند
-
tilt-rotor
کجپروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی هواپیمای عمودپرواز که با یک یا چند چرخانه که تا حدود 90 درجه دَوران میکنند، از زمین برمیخیزد
-
crab
کجپَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] چرخاندن نسبی هواگرد بهسمت باد بهنحویکه بتوان انحراف آن را جبران کرد
-
toe
کجپنجگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] اختلاف فاصلۀ بین بخشهای پیشین و پسین دو تایر نصبشده بر یک محور مشترک
-
slash 2
کجخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از نویسههای صفحهکلید رایانه که بهصورت «/» نشان داده میشود
-
dysthymic
کجخُلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ویژگی فرد دچار اختلال کجخُلقی
-
dysthymia
کجخُلقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] خُلق پایین در حد خفیف یا متوسط به شکل مستمر یا مزمن
-
aberration 2
کجراهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[دامپزشکی - پاتوبیولوژی] انحراف از جریان یا حالت معمولی
-
tilted trough
کجناوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ناوۀ کجشده نسبت به ارتفاع
-
skew arch, oblique arch
چَفتۀ کج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتهای که صفحۀ دیوارههای درونی پایههایش بر صفحۀ نمای آن عمود نباشد
-
spade anchor
لنگر کجبیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی لنگر به شکل کجبیل که مناسب بسترهای ماسهای سخت یا دارای پوششهای گیاهی است
-
dutch tilt shot, dutch angle shot, off-angle shot, canted shot
نمای کجزاویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایی که در آن زاویۀ دوربین به صورتی است که عناصر بصری صحنه مایل دیده میشود
-
slip ramp
کجراهگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قطعهراهی کج که راه اصلی را به راه خدماتی موازی با آن وصل میکند
-
dysthymic disorder
اختلال کجخُلقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی اختلال افسردگی که مشخصۀ آن خُلق افسردۀ مداوم در اغلب ساعات روز است و حداقل به مدت دو سال ادامه دارد
-
crab angle
زاویۀ کجپَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] زاویۀ میان محور باند پرواز و جهت هواگرد در هنگام فرودآمدن