کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کجخط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
slash 2
کجخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از نویسههای صفحهکلید رایانه که بهصورت «/» نشان داده میشود
-
واژههای مشابه
-
tilted
کج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ویژگی عکس یا محور دستگاههای نقشهبرداری که دارای کجی هستند
-
track, line
خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] 1. هریک از قطعات صوتی ضبطشده در یک مخزن ذخیرۀ اطلاعات 2. هریک از نشانکهای مجزای ضبطشدۀ صوتی یا میدی
-
tilt-wing
کجبال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی هواپیمای عمودپرواز که بال آن با زاویۀ 90 درجه نسبت به بدنه قرار میگیرد و تمام وزن هواپیما را تحمل میکند
-
tilt-rotor
کجپروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی هواپیمای عمودپرواز که با یک یا چند چرخانه که تا حدود 90 درجه دَوران میکنند، از زمین برمیخیزد
-
crab
کجپَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] چرخاندن نسبی هواگرد بهسمت باد بهنحویکه بتوان انحراف آن را جبران کرد
-
toe
کجپنجگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] اختلاف فاصلۀ بین بخشهای پیشین و پسین دو تایر نصبشده بر یک محور مشترک
-
dysthymic
کجخُلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ویژگی فرد دچار اختلال کجخُلقی
-
dysthymia
کجخُلقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] خُلق پایین در حد خفیف یا متوسط به شکل مستمر یا مزمن
-
aberration 2
کجراهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[دامپزشکی - پاتوبیولوژی] انحراف از جریان یا حالت معمولی
-
tilted trough
کجناوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ناوۀ کجشده نسبت به ارتفاع
-
skew arch, oblique arch
چَفتۀ کج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتهای که صفحۀ دیوارههای درونی پایههایش بر صفحۀ نمای آن عمود نباشد
-
track foreman
مباشر خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فردی که نظارت و هدایت فعالیتهای اجرایی خط آهن را بر عهده دارد
-
calligraphic painting
نقاشیخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] نوعی نقاشی که با کلمات خوشنویسیشده و رعایت اصول ترکیببندی و در نظر گرفتن عناصر تصویری اجرا شده باشد