کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
mountain-gap wind
باد کاف کوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی که در کاف کوهستانها میوزد
-
جستوجو در متن
-
foehn break
وقفۀ گرمبادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← کاف گرمبادی
-
halotolerant
نمکتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] موجودی که در برقکافهای بسیار غلیظ میتواند رشد کند
-
forbidden band
نوار ممنوع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کاف میان دو نوار انرژی مجاز در جامدهای بلورین
-
half-cell
نیمپیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] الکترود واحدی که در یک محلول برقکاف قرار گرفته است
-
ohmic drop
اُفت اُهمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] نوعی بیشپتانسیل ناشی از مقاومت برقکاف در برابر عبور جریان الکتریکی
-
galvanic couple
جفت گالوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] زوجی رسانا و نامشابه که در یک برقکاف با هم تماس الکتریکی دارند
-
anodic passivation
رویینش آندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] رویینسازی فلز وقتیکه در برقکاف مناسب بهصورت آندی قطبیده شود
-
anodic reaction
واکنش آندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] نوعی واکنش اکسایشی که در آن الکترون از برقکاف به سطح الکترود منتقل میشود
-
cathodic reaction
واکنش کاتدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] نوعی واکنش کاهشی که در آن الکترون از سطح الکترود به برقکاف منتقل میشود
-
ionic strength
قدرت یونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مقدار برهمکنش متوسط ایستابرقی/ الکترواستاتیکی میان یونهای یک برقکاف
-
barrel plating
آبکاری بشکهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] نوعی آبکاری که در استوانه یا بشکۀ گردان و مشبک در کنار یک برقکاف انجام میشود
-
inert anode
آند بیاثر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] آندی که در برقکاف نامحلول است و فقط واکنشهای آندی بر سطح آن انجام میشود
-
cell 1
پیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] وسیلهای شامل محلول برقکاف و دو الکترود که ولتاژ معینی تولید میکند
-
parasitic corrosion
خوردگی انگلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی آند آلومینیمی در سامانههای باتری هوا یا باتری آلومینیم که در آنها از برقکافِ بازی استفاده میشود