کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کافي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
adequate intake
دریافت کافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار متوسط دریافت مواد مغذیای که براساس شواهد یا آزمایشها مصرف آنها در طول روز توصیه میشود اختـ . دَرک AI 1
-
adequate diet
رژیم کافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیمی که امکان رشد و بلوغ طبیعی را فراهم کند
-
adequate security
امنیت کافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، مهندسی مخابرات] امنیت متناسب با خطر و آسیب ناشی از تخریب یا سوءاستفاده یا دستکاری یا دسترسی غیرمجاز به اطلاعات
-
estimated safe and adequate daily dietary intakes
روزدریافت برآوردی ایمن و کافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار دریافت توصیهشده برای آن دسته از مواد مغذی که اطلاعات کافی برای تدوین «رواداشت رژیمی توصیهشدۀ» آنها وجود ندارد اختـ . روزاک ESADDIs
-
جستوجو در متن
-
AI 1
دَرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← دریافت کافی
-
ESADDIs
روزاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← روزدریافت برآوردی ایمن و کافی
-
drag surface, back 3
سطح پسار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سطح پیشین تیغۀ پروانه که برای ایجاد ضخامت کافی گرد شده است تا به تیغه نیروی کافی بدهد
-
team, équipe (fr.)
گروه مجهز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] گروهی با تجهیزات کافی برای انجام کاری خاص
-
serving 3
سهمانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] غذای کافی برای مصرف روزانۀ یک فرد
-
shade intolerant, light demanding, light demander
نورپسند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ویژگی گیاهانی که برای رقابت زیستی به نور کافی نیاز دارند
-
contactless card
کارت غیرلمسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] کارتی که تراشهای در درون آن تعبیه شده و برای انتقال دادههای آن کافی است آن را به پایانه نزدیک کرد
-
subsistence agriculture, subsistence farming
کشاورزی معیشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی کشاورزی که محصولات آن معمولاً تنها برای مصرف خانوادۀ کشاورز کافی است
-
shade intolerant species
گونۀ نورپسند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] گونهای که برای رقابت زیستی به نور کافی نیاز دارد
-
premature grazing
چرای زودرس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] چرا پیش از رسیدن گیاهان مرتعی به رشد فصلی کافی