کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ablation 2
یخکاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] کاهش حجم یخسار براثر تبخیر یا ذوب شدن
-
fog dissipation
مِهکاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فرایند طبیعی ناپدید شدن مِه براثر گرمایش خورشیدی در هنگام طلوع یا افزایش سرعت باد و آمیختگی با هوای گرم و خشک بالای آن
-
anhydrosis, hidroschesis
عرقکاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نارسایی یا عدم فعالیت تعریقی بدن معمولاً ناشی از نبود یا فلج یا گرفتگی غدد عرق پوست است
-
ablation cone
مخروط یخکاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] واریزههای پوشانندۀ مخروطهای یخی یا برفهایی که بهوسیلۀ تفریق یخکاست شکل میگیرند
-
ablation season
موسم یخکاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] زمانی از سال که در آن توازن یخسار از بیشینه به کمینه میرسد
-
sensible water loss
آبکاست محسوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] دفع آب ازطریق ادرار و مدفوع و عرق
-
insensible water loss
آبکاست نامحسوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] دفع آب بهصورت بخار از سطح بدن و ازطریق تنفس
-
ablation rate
آهنگ یخکاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] میزان کاهش یخ یا برف از یک یخسار در واحد زمان
-
ablation area
پهنۀ یخکاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بخشی از یخسار یا حوضۀ برفی که در آن یخکاست بیش از انباشته شدن صورت میگیرد
-
ablation factor
ضریب یخکاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آهنگ از بین رفتن یخ یا برف
-
جستوجو در متن
-
accumulation area
پهنۀ انباشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بخشی از یخسار که در آن انباشت یخ در طی یک سال بیش از کاست آن است
-
firn edge
لبۀ یخبرف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مرز یک یخسار میان یخ و یخبرف در موسم یخکاست
-
accumulation season
فصل انباشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دورهای از سال که در آن انباشت برف و یخ بر یخکاست فزونی دارد
-
blue ice area
پهنۀ یخ آبیرنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] پهنههایی از صفحهیخ که در آن یخکاست سطحی یخ آبیرنگ را نمایان کرده است