کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کار و پول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
shift worker
نوبتکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] 1. ویژگی شخصی که در نوبتهای معین کار کند 2. شخصی که در نوبتهای معین کار کند
-
platform time, work time
مدت کار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] 1. مدتزمانی که یک واحد حملونقل عمومی فعالیت درآمدزا دارد 2. مدتزمانی که بهرهبردار مکلف است با وسیلۀ نقلیۀ عمومی به ارائۀ خدمات بپردازد 3. مدتزمانی که بهرهبردار عملاً به ارائۀ خدمات میپردازد
-
virtual work
کار مجازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کار انجامشده در جابهجایی مجازی
-
work function, Helmholtz free energy, Helmholtz fuction
تابع کار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمینۀ انرژی لازم برای کندن الکترون از سطح فلز در اثر فوتوالکتریک
-
collagist
چسبانهکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] فنّاور یا هنرمندی که به چسبانهکاری میپردازد
-
retoucher, retoucheur (fr.)
پرداختکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] شخصی که عمل پرداخت را انجام دهد
-
showjumper 1, show jumper 1, jumper 1
پرشکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] سوارکاری که در مسابقات پرشبااسب شرکت میکند
-
labour economics
اقتصاد کار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] مطالعۀ نیروی کار بهعنوان یکی از عوامل اثرگذار در فرایند تولید
-
health workforce
نیروی کار سلامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] آن گروه از کارکنان سلامت که عامل اصلی ارائۀ خدمات مربوط به مراقبت سلامت هستند
-
chase tamper, slave tamper
زیرکوب پشتکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] زیرکوبی که پس از زیرکوب اصلی حرکت میکند تا کار زیرکوب اول را تکمیل کند
-
estimate at completion
برآورد هزینۀ کل کار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] برآورد هزینۀ لازم برای اجرای گسترۀ کار اختـ . بَهَک EAC
-
estimate to complete
برآورد هزینۀ ماندۀ کار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] برآورد هزینۀ لازم برای تکمیل باقیماندۀ گسترۀ کار اختـ . بَهَم ETC
-
bench stock
انبار پایکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] انباری کوچک در داخل شعبههای عملیاتی در محل کار افراد فنی
-
actual cost of work performed
هزینۀ واقعی کار انجامشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد، مدیریت-مدیریت پروژه] ← هزینۀ واقعی
-
هزینۀ واقعی کار انجامشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد، مدیریت-مدیریت پروژه] ← هزینۀ واقعی