کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کار مرجع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
reference work
کار مرجع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ← خدمات مرجع
-
واژههای مشابه
-
cutting copy, workprint
نسخۀ کار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نسخۀ مثبت یا منفی دوربین که تدوینگر برای تدوین و تهیۀ نسخۀ منفی نهایی و نسخۀ پخش از آن استفاده میکند
-
shift worker
نوبتکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] 1. ویژگی شخصی که در نوبتهای معین کار کند 2. شخصی که در نوبتهای معین کار کند
-
domestic labour, domestic work, household labour
کار خانگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] فرایندی که ازطریق آن زنان با انجام خدمات خانگی و اجتماعی کردن خانواده، به بازتولید سرمایه میپردازند
-
platform time, work time
مدت کار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] 1. مدتزمانی که یک واحد حملونقل عمومی فعالیت درآمدزا دارد 2. مدتزمانی که بهرهبردار مکلف است با وسیلۀ نقلیۀ عمومی به ارائۀ خدمات بپردازد 3. مدتزمانی که بهرهبردار عملاً به ارائۀ خدمات میپردازد
-
checkrow planter
مربعکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ماشینی که بهوسیلۀ آن میتوان بذر را بهصورت کپهای با فاصلۀ مساوی از هر طرف بر زمین پاشید
-
وبکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← وبباز
-
function key, function 3
کلید کار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] کلید برنامهپذیر که با توجه به نرمافزار مورد استفاده توانایی انجام چند وظیفۀ مختلف را دارد متـ . کار
-
virtual work
کار مجازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کار انجامشده در جابهجایی مجازی
-
fieldwork
کار میدانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هرنوع پژوهش باستانشناختی مانند بررسی و پیمایش و کاوش که مبتنی بر اقدامات عملی باشد
-
swing gang member
آرایهکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] عضو گروه آرایهکاری
-
gadgety
ابزارککار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] شخصی که در بیشتر حوزههای فنّاوری اطلاعات تجربۀ بسیار دارد
-
commercial tyre
تایر کار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] هریک از انــواع تایرهای بـاری و بـاری ـ مسافری و صنعتی
-
work function, Helmholtz free energy, Helmholtz fuction
تابع کار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمینۀ انرژی لازم برای کندن الکترون از سطح فلز در اثر فوتوالکتریک