کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کارمند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
business-to-employee, B2E
شرکتبهکارمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی تجارت الکترونیکی که در آن کارمندان درخواست لوازم و ملزومات کاری خود را بهصورت الکترونیکی به شرکتهای فروشنده ارسال میکنند
-
government-to-employee, G2E
دولتبهکارمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] استفادۀ دولت از اینترنت برای بهبود کارایی سازمانهای دولتی در اداره و مدیریت منابع انسانی
-
جستوجو در متن
-
flag station
نیمایستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی ایستگاه بستۀ دارای ساختمان و سکو و در برخی موارد خطوط کناری و کارمند
-
grade, échelle 1 (fr.)
پایه 7
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] امتیاز کارمند ازنظر درجه و مقام اداری و دریافت حقوق؛ رتبه
-
bureaucrat
دیوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] کارمند دفتری دولت که بهشدت پایبند قواعد اداری باشد
-
road supervisor, inspector, route supervisor, street supervisor, road foreman
بازرس حملونقل عمومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کارمند حملونقل عمومی که عملیات را ارزشیابی و بر ایمنی و اجرای قوانین کار نظارت میکند و میکوشد مشکلات جاری را حل کند
-
telework
دورکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] هرنوع کاری که خارج از محیط کار اصلی انجام شود و در طی آن ارتباط کارمند و کارفرما، ازطریق اینترنت و از راه دور فراهم شود