کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ژرف اندیشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
pluton
ژرفتوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودۀ نفوذی آذرین ژرف
-
canyon
ژرفدره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، علوم جَوّ] درهای کشیده و عمیق و نسبتاًً باریک با دیوارههای پرشیب که اغلب رودی در کف آن جریان دارد
-
deep sea
ژرفدریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ناحیۀ عمیقی از دریا که بعد از فلات قاره واقع شده است
-
deep structure, underlying structure
ژرفساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] سطح بازنمود بنیادی و انتزاعی ساخت نحوی جمله در دستور زایشیـ گشتاری
-
chasm 1
ژرفکاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیا، زمینشناسی] بازشدگی یا شکاف عمیق در پوستۀ زمین
-
plutonism 2
فعالیت ژرفتودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرایند تشکیل ژرفتوده
-
intermediate-focus earthquake
نیمژرفزمینلرزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] زمینلرزهای با عمق کانونی 70 تا 300 کیلومتر
-
deep sea core
مغزۀ ژرفدریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مغزهای از یافتههای اعماق اقیانوس که در بازسازی آبوهوای دورههای مختلف زمینشناسی به کار میرود
-
deep sea fan, fan
پنجۀ ژرفدریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ناحیهای به شکل یک بادبزن بزرگ که از رسوبگذاری در ناحیۀ خیز قارهای به وجود آمده باشد متـ . پنجۀ زیردریا submarine fan
-
plutonic
ژرفتودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی تودۀ نفوذی یا سنگ آذرینی که در ژرفای بسیار تشکیل شده است
-
plutogenic
ژرفتودهزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی سنگهای دگرگونیای که از سنگهای ژرفتودهای مشتق شدهاند
-
plutonist
ژرفتودهگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] کسی که به نظریۀ ژرفتودهگرایی باور دارد
-
plutonism 1
ژرفتودهگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نظریهای که بر پایۀ آن سنگها در نتیجۀ جامد شدن یک تودۀ مذاب تشکیل شدهاند
-
deep-focus earthquake
زمینلرزۀ ژرف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] زمینلرزهای با عمق کانونی 300 تا 700 کیلومتر
-
stock 1
پارهژرفسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودۀ نفوذی آذرین با رخنمون سطحی کمتر از صد کیلومترمربع که معمولاً ناهمساز با لایهبندی است و بهاستثنای اندازه، شبیه به ژرفسنگ است