کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
soldier arch
چَفتۀ هرهچین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتۀ تختی که آجرهای آن قائم چیده شده باشد
-
saloon coach
واگن اتوبوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگن مسافری غیرکوپهای که صندلیهای آن ردیفی چیده شده است
-
five cylinder engine
موتور پنجسیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتور درونسوزی که در آن پنج سیلندر در یک خط چیده شدهاند
-
six-cylinder engine
موتور ششسیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که شش سیلندر دارد که ممکن است خطی یا خورجینی چیده شده باشند
-
fleece
بیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] مقدار پشم یک رأس گوسفند که در یک مرحله چیده میشود
-
potential drop ratio
نسبت اُفت پتانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی برداشت الکتریکی که در آن ولتاژهای جفتالکترودهای مجاور که در یک راستا چیده شدهاند مقایسه میشود
-
cyclopean architecture, cyclopean masonry, cyclopean
معماری دیوسنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی معماری که در آن سنگهای بزرگ نامنظم و بیملاط، بهصورت خشکهچین، بر روی هم چیده شده باشند
-
four-cylinder engine
موتور چهارسیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که دارای چهار سیلندر است که در یک خط، گاه به شکل خورجینی و گاه در یک صفحه، در مقابل یکدیگر چیده شدهاند
-
geophone array
آرایۀ لرزهیاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تعدادی لرزهیاب که بهصورت خطی یا سطحی در ایستگاه ثبت لرزه چیده شوند
-
top crop
چین آخر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] غوزههای پنبه که در بخشهای زبرین ساقۀ گیاه میرویند و در پایان فصل چیده میشوند
-
buffet service
پذیرایی خودگزین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی روش پذیرایی که در آن انواع خوراکیها و نوشابهها روی میز چیده شود و مهمانان از خود پذیرایی کنند
-
cairn, clearance cairn
سنگچین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تودهای از سنگ لاشه که برای یادبود یا نشانهگذاری غالباً بر روی یک گور چیده میشده است
-
tier
طبقه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از لایههای رویهمچیدهشدۀ بارگُنجها که به عنوان یکی از مختصات سهگانۀ محل استقرار آنها شمارهگذاری میشود
-
continuous membrane column
ستون غشادار پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] غشاها یا اجزای غشاداری که ترتیب چیده شدن آنها بهنحوی است که مانند برج تقطیر عمل میکنند و هر سلول غشا در نقش یک مرحله است
-
electric quadrupole lens
عدسی چارقطبی الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای متشکل از چهار الکترود که با قطبیتهای متناوب چیده میشوند و برای کانونی کردن ذرات باردار به کار میروند