کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهره برق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
make-up artist
چهرهپرداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] هنرمندی که کار چهرهپردازی انجام دهد * در زبان فارسی واژۀ "گریمور" برای این مفهوم به کار رفته که ساخته فارسیزبانان است.
-
make-up, grimage (fr.)
چهرهپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] هر تغییری که با استفاده از مواد آرایشی در چهره یا پیکر بازیگر نمایش یا فیلم ایجاد شود
-
prosopagnosia
چهرهناشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ناتوانی در شناسایی چهرهها
-
portrait
تکچهره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] بازنمایی چهره یا نیمتنه یا شکل کامل یک فرد بهتنهایی
-
face orientation, facing
سوی چهره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] وضعیت قرار گرفتن سر و بهتبعِ آن صورت نسبت به راستای بدن
-
portraitist
تکچهرهنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] کسی که به کار تکچهرهنگاری میپردازد
-
portraiture
تکچهرهنگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنر بازنمایی چهره یا نیمتنه یا شکل کامل یک فرد بهتنهایی