کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهار دست و پا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
quaterpolymer, biopolymer
همبَسپار چهارتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] نوعی همبسپار که از چهار تکپار مختلف ساخته شده است
-
three-center four-electron bond
پیوند سهمرکزی چهارالکترونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی پیوند شیمیایی چندمرکزی که در آن سه اتم، چهار الکترون را میان خود به اشتراک میگذارند
-
جستوجو در متن
-
triplegia
سهاندامفلجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] فلج دو دست و یک پا یا دو پا و یک دست
-
acrostealgia
استخواندرد پایانکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] دردناکی و التهاب و غالباً عفونت استخوانهای پایانکهای بدن، مانند مثل دست و پا و صورت
-
minutiae
ریزاثر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اثری که از سایش یا تماس شیارهای کف دست یا انگشتان پا یا کف پا به جا مانده است
-
acromegaly
درشتپایانکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[دامپزشکی - پاتوبیولوژی] بزرگی غیرعادی بخشهای پایانی بدن، مانند بینی و آرواره و انگشتان دست و پا
-
monoplegia
تکاندامفلجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] فلج یک پا یا یک دست
-
acropachyderma
ستبرپایانکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[دامپزشکی - پاتوبیولوژی] ضخیم شدن پوست دست و پا و صورت همراه با تغییر شکل استخوانهای دراز
-
abduct
دور کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ایجاد فاصله بین یک اندام و صفحۀ مرکزی بدن یا بین انگشتان و خط محوری دست یا پا
-
torso
نیمتنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] مجسمهای که معمولاً تا کمر ساخته میشود و ممکن است سر یا دست یا پا نداشته باشد
-
volar, volaris
کفی 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مربوط یا منسوب به کف دست یا کف پا
-
tetany, intermittent cramp, intermittent tetanus
کزازین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نشانگانی شامل گرفتگیهای شدید ماهیچهای و تا شدن شدید مفاصل مچ دست و پا و پرش ماهیچه و برخی حملات دیگر ماهیچهای
-
foot bow
پاکمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کمانی که کمانگیر برای پرتاب تیر بهوسیلۀ آن بر روی زمین مینشیند و با پا کمان را نگه میدارد و با دو دست زه را میکشد
-
reflexology
طب بازتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی روش درمان که در آن با استفاده از تحریک نقاطی در دست و پا، به تسکین درد و معالجۀ نقاط دیگر بدن میپردازند