کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهار برج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
quaterpolymer, biopolymer
همبَسپار چهارتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] نوعی همبسپار که از چهار تکپار مختلف ساخته شده است
-
three-center four-electron bond
پیوند سهمرکزی چهارالکترونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی پیوند شیمیایی چندمرکزی که در آن سه اتم، چهار الکترون را میان خود به اشتراک میگذارند
-
tetragonal disphenoid
دوگوِهای چهارگوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری دارای چهار وجه که بهطور آرمانی متساویالساقین هستند و در آن یگانه محور -4- دو لبۀ عمودبرهم را متصل میکند متـ . دوگوِهای چهارگوش چهاروجهی چهارگوشهای، چهاروجهی چهارگوش tetragonal tetrahedron
-
جستوجو در متن
-
footing impedance
رهبندی پای برج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندی الکتریکی بین یک برج فولادی و زمین پیرامون آن
-
forced-draft cooling tower
برج خنککن دمشی واداشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] برج خنککنی که در آن پروانۀ دمندهای که در پایین برج قرار گرفته است هوا را به جریان میاندازد
-
Induced-draft cooling tower
برج خنککن مکشی القایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] برج خنککنی که در آن پروانۀ مکندهای که در بالای برج قرار گرفته است هوا را به جریان میاندازد
-
vacuum column
ستون خلأ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] برج تقطیری که در فشار کمتر از فشار جوّ کار میکند متـ . برج خلأ vacuum tower
-
absorber capacity
ظرفیت برج جذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] حداکثر ظرفیت فراوری گاز در برج جذب، بدون هرگونه تغییر در شرایط عملیاتی
-
ستون 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسى شيمى] ← برج
-
solar tower
برج خورشید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] برجی که در رأس آن یک خورپا نصب شده است که نور خورشید را بهطور ثابت به درون برج میتاباند و در پایین برج ابزارهای رصد مخصوص خورشید قرار دارد
-
carryover 2/ carry-over
همراهرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] مادۀ مایع یا جامد زائدی که همراه با خروجی بالای برج تقطیر (overhead) یا برج جذب یا واکنشگاه از آنها خارج میشود
-
natural-draft cooling tower
برج خنککن مکشی طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] برج خنککنی که براساس جریان طبیعی هوایی که به سمت بالا میرود و با آب در تماس است کار میکند
-
aerodrome control radio station
ایستگاه رادیویی برج مراقبت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ایستگاهی که ارتباط رادیویی را بین برج مراقبت فرودگاه و هواگرد یا ایستگاههای هوانوردی سیار برقرار میکند
-
distillation tower
برج تقطیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] ← ستون تقطیر