کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چندضلعیبندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
polygonization
چندضلعیبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] فرایند انجام پیمایش متـ . پیمایش 3 traversing
-
واژههای مشابه
-
equiangular polygon
چندضلعی برابرزاویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] چندضلعیای که تمام زاویههای داخلی آن با هم برابر باشند
-
cyclic polygon, inscribed polygon
چندضلعی محاطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک چندضلعی که همه رأسهایش بر یک دایره واقع باشند
-
fissure polygon
چندضلعی شکافهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] شکلی حاصل از به هم پیوستن شیارها یا شکافهها که الگوی سطحی چندضلعی محدبی را به وجود میآورد
-
polygonometric survey
برداشت چندضلعیسنجشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← پیمایش زاویهای
-
grouping
گروهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] جدا کردن اشیای مشابه بهصورت مجموعه بدون دستهبندی ازپیشتعیینشده
-
triangulation 2
مثلثبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] روشی در نقشهبرداری که در آن برای تعیین مختصات مجموعهای از نقاط از مثلثهای تشکیلشدۀ بین آنها استفاده میکنند
-
tubal ligation
لولهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم سلامت] جمع کردن یا قطع کردن یا فشردن لولههای رحم
-
framing
قاببندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، مهندسی عمران] [سینما و تلویزیون] گزینش مناسبترین قاب تصویر با تنظیم زاویۀ عدسی و دوربین [مهندسی عمران] نصب قاب دور یک بازشو (opening) یا قسمتی از سازه
-
phasing
مرحلهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تنظیم زمان برای تفکیک حرکت وسایل نقلیه و عابران در انشعابات یک تقاطع
-
formatting
قالببندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] سازماندهی اطلاعات مطابق با مشخصات ازپیشتعیینشده و معمولاً برای پردازش رایانهای
-
chunking
قطعهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایند گردآوری اطلاعات جزئی و مجزا ازنظر شناختی و ساماندهی آنها در مجموعهای هماهنگ
-
cement base, cavity preparation base
کفبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] لایهای از ساروج دندانپزشکی که عمدتاً برای حفاظت از مغزه در کف حفرۀ تراشخوردۀ دندان گذاشته میشود
-
formulation
فرمولبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی، شیمی] [ریاضی] به زبان رسمی ریاضی بیان کردن [شیمی] روشی برای انتخاب اجزای یک مخلوط