کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چشمک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
blink
چشمک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] روشن شدن پایۀ یک لایۀ اَبر براثر بازتاب نور از برف یا یخ
-
واژههای مشابه
-
ice blink
یخچشمک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] منطقۀ نسبتاً روشن سطح زیرین اَبر که براثر بازتاب نور از یخ ایجاد میشود
-
ocellate
چشمکدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی سطحی که در آن، مانند چشم، یک لکۀ رنگی در داخل لکهای به رنگ دیگر قرار دارد
-
blinking 2
چشمکزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] خاموش و روشن شدن عنصر تصویری بر روی نمایشگر برای جلب توجه کاربر
-
snow blink, snow sky
برفچشمک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] منطقۀ نسبتاً روشن سطح زیرین اَبر که براثر بازتاب نور از برف ایجاد میشود
-
blinking 1
چشمکزن 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عنصری تصویری که متناوباً روشن و خاموش شود
-
flasher
چشمکزن 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی چراغ راهنمایی که بهطور متناوب و لحظهای خاموش و روشن شود
-
flashing light, FL 1
چراغ چشمکزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی، علوم نظامی] چراغی که دورۀ روشنی آن کوتاهتر از دورۀ خاموشی آن است
-
جستوجو در متن
-
direction indicator warning light, indicator warning light, turn signal indicator
نشانگر چراغ راهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دو چراغ چشمکزن بر روی صفحۀ نشانگر که نشاندهندۀ روشن شدن چراغ راهنما و جهت آن است
-
anticollision light
چراغ خطر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] چـراغ چشمکزنـی که در شب یـا در شرایطی که دید کاهش مییابد، برای افزایش رؤیتپذیری هواگَرد آن را روشن میکنند
-
grade crossing protection signal
چراغ راهبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] چراغ راهنمایی چشمکزن یا راهبند خودکاری که در تقاطع جاده و ریل نصب میشود و با نزدیکشدن قطار فعال میشود
-
direction indicator 1/ directional indicator, turn indicator, turn signal lamp, indicator 1, directional signal, turn signal, turn signal light, blinker
چراغ راهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] هریک از چراغهای چشمکزن زردرنگ در جلو و عقب و کنارهای خودرو که راننده برای آگاه کردن دیگران از تغییر مسیر خود از آنها استفاده میکنند