کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چسبنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
sticky end, cohesive end, staggered end
سر چسبنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] سر ناهمتراز حاصل از برش زیمایهای قطعهای از دِنای دورشتهای که با سر مکمل خود از قطعهای دیگر جفتوجور میشود متـ . پایانۀ چسبنده sticky terminus, cohesive terminus پایانۀ جورشونده compatible terminus, compati...
-
sticky terminus, cohesive terminus
پایانۀ چسبنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← سر چسبنده
-
hoggin
شن چسبنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای، حملونقل ریلی] ترکیبی از شن و خاک رس که در ساخت زیراساس به کار میرود
-
جستوجو در متن
-
protruding terminus
پایانۀ بیرونزده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← سر چسبنده
-
compatible terminus, compatible end
پایانۀ جورشونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← سر چسبنده
-
sticky ended DNA
دِنای سرچسب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] دِنایی که سر چسبنده دارد
-
tempera
چسبرنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] 1. رنگ محلول در آب که با نوعی مادۀ چسبنده ساخته میشود 2. اثری که ازطریق آمیختن رنگ محلول در آب با نوعی مادۀ چسبنده ساخته میشود
-
water-based adhesive, water-born adhesive
چسب آبپایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، علوم و فنّاوری غذا، مهندسی بسپار] چسبی که مادۀ چسبندۀ آن در آب حل شده باشد
-
bitumen
قیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مخلوط جامد و چسبندهای از مشتقات نفت که یکی از موارد استفادۀ آن پوشش سطح راههاست
-
meconium
مامیزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نخستین مدفوع نوزاد، که چسبنده و به رنگ سبز تیره و متشکل از پسماندۀ یاختهای و بلغم و رنگیزههای صفراست
-
prime coat
قیر نفوذی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قیر مذاب که برای پر کردن خللوفرج و ایجاد سطحی چسبنده با قیرپاش بر روی قشر اساس پخش میشود
-
secondary barrier
سد ثانویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] لایهای از محصولات خوردگی پایدار و چسبنده که بر روی سطح فلز تشکیل میشود و موجب به تعویق افتادن خوردگی و ثابت ماندن آهنگ خوردگی میشود
-
Monogenea
تکزادویسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] ردهای از پهنکرمتبارانِ برگشکل یا استوانهای، با اندام چسبندۀ خلفی شامل قلاب یا بادکش یا ترکیبی از این دو، که زندگی انگلی دارند و غالباً روی پوست یا آبشش ماهیان زندگی میکنند؛ این جانوران در چرخۀ زندگی خود تنها یک میزبان و یک مونه د...
-
Cycliophora
دایرهدارتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخۀ تازهشناساییشدهای از سلسلۀ جانوران با تنها یک گونه و طول کمتر از یک میلیمتر و تقارن دوطرفی که با یک صفحۀ چسبنده به میزبان متصل میشوند؛ در اطراف دهان این جانوران و درست در مقابل مخرج آنها یک حلقۀ مژکدار وجود دارد