کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چرخ و فلک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
wheel flange
لبۀ چرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قسمت بیرونآمدۀ چرخ که هدایت حرکت قطار را بر روی ریل بر عهده دارد
-
wheelskate
لغزانۀ چرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وسیلهای که در هنگام قفلشدگی یک چرخ واگن یا لوکوموتیو باعث حرکت لغزشی روان آن بر روی ریل حرکتی میشود
-
wheel bore
محورگاه چرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سوراخی در مرکز توپی چرخ که برای نصب چرخ بر روی محور با ابعاد دقیق ماشینکاری میشود
-
wheel tread
غلتشگاه چرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] بخشی از سطح چرخهای وسایل خطنورد که با غلتشگاه ریل در تماس است
-
wheel hub
توپی چرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] بخش مرکزی چرخ که محور در آن نصب میشود
-
drayage
چرخبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] بردن بار از یک وسیلۀ حمل بهوسیلۀ دیگر از یک بنگاه باربری به بنگاه دیگر در مسافت کوتاه
-
circumpolar whirl
چرخ پیراقطبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← تاوۀ قطبی
-
cycloid
چرخزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مکان هندسی نقطهای ثابت بر روی محیط یک دایره، وقتی آن دایره در طول خط راستی میغلتد، بدون آنکه بلغزد
-
cyclosis
چرخزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] حرکت چرخشی جریانهای میانیاختهای
-
skater 1, roller skater
چرخسُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] فردی که به چرخسُری میپردازد
-
skate 1, roller skate
چرخسُره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کفش مخصوص چرخسُری که دارای چهار چرخ است
-
skating1, roller skating
چرخسُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشی که در آن ورزشکار با استفاده از چرخسُره حرکت میکند
-
hollow-worn wheel
چرخ گود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] چرخی که در قسمت غلتشگاه دارای فرورفتگی ناشی از سایش قائم است
-
trike 1
سهچرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← واحد سهچرخ
-
dynamic wheel forces, dynamic load
نیروی دینامیکی چرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] نیرویی که از چرخ خودروِ درحالحرکت به روسازی یا سازهای با ناهمواری متعادل وارد میشود